Part 12

1.6K 187 427
                                    


سلام سلام

ووت و کامنت یادتون نره...

لطفا بوک رو تو ریدینک لیستتون اد کنین..

زین با احساس سردرد و کمر درد شدید از خواب بیدار شد. اهی از درد کشید. خودشو جابجا کرد تا درد کمرش کمتر شه اما با تیر کشیدن سوراخش چشماش پر اشک شد..

زین- فاک.. این درد داره.. خیلی درد داره..

در باز شد کسی به تخت نزدیک شد. با احساس دستای بزرگ لیام روی کمرش نفسش بند اومد.. با اینحال که بدنش خسته بود و نمیتونست تگون بخوره و همه اینا تقصیر لیام بود، تنها کسی گه میخواست پیشش باشه خرس بداخلاقش بود..

زین- درد دارم.. فاک

با پشت دستاش چشماشو مالید و به زور باز نگهشون داشت..

لیام- کجات درد میکنه؟ میخوای بگم دکتر بیاد؟

زین- نه اون دکتر هیز دنبال بهونست دست مالیم کنه..

لیام- یادم نرفته چطور با لگد بیچاره رو پخش زمین کردی.. اون ديگه جرات نميكنه بهت نزديك شه

لیام کمرشو ماساژ داد و با لحن ارومی زمزمه کرد..

زین- چرا انقد خشن رفتار کردی؟ نباید دردش انقد افتضاح باشه

حق داشت لیام نه تنها از کاندوم استفاده نکرد.. خودشو چن بار تو زین خالی کرده بود.. کمر و زیر دلش درد میکرد و نمیخواست از تخت بیرون بیاد.. برای دفعه اول میتونست کمی بهش اسون بگیره

- بزار کمکت کنم ... میبرمت حموم...

- تو بهم اهمیت میدی؟ مهم نیست هرکاری بکنم مگه نه.. تو قرار نیست عوض بشی..

دستشو رو شکمش فشار داد و سمت لیام چرخید تا صورتشو تو سینه لیام پنهون کنه..

- بهت گفته بودم نزار هرکسی لمست کنه.. اگه یه بار دیگه ببینم با اون یارو هری یا هر کس دیگه، گرم گرفتی همینه که هست.. شانس بیاری بزارم برگردی سرکار..

- هری تنها دوستیه که دارم.. چطور میتونی اینو بگی..

لیام- دیشب و امروز اصلا خوب رفتار نکردی و باید اشاره کنم رفتارت تو شرکت قابل قبول نبود.. تو عین دختر بچه ها قهر کردی و رفتی..

زین- تقصیر خودت بود.. تو سرم داد زدی.. بعضی وقتا منو میترسونی..

لیام هشدار دهنده نگاهش کرد و باعث شد زین اب دهنشو با صدا قورت بده..

زین- اونطوری نگاه نکن..

لیام- چطوری؟

زین- اینطوری دیگه.. طلبکار.. یه جوری که انگار میخوای منو بزنی..

زین رو بین دست و پاش گیر انداخت و پشت گوششو خیس بوسید.. گوشای زین زیادی حساس بود و اصلا دوست نداشت لمس بشن.. با پشت دستش گوششو خاروند و اخم کرد..

Mistake [z.m_l.s]Where stories live. Discover now