««——≽••🐺••≼——»»
سلام خوشگلا
میخواستم شروع کنم اما دیدم بهتره یه چیزایی رو قبلش بگم
این پارت مقدمه نیست
اسمش تاریخچه است
مثل یه منبع میمونه و خوندنش (اونم با دقت) توصیه میشه!
یه سری اطلاعاتی داره گه اگه نخونده باشین، بعدا موقع خوندن داستان، یکم گیج میشید
امیدوارم لذت ببرید🤍
پارت صفر : تاریخچه
قرن ها پیش...
۵ گرگینه، به نمایندگی از پک هاشون، چه الفا چه بتا و حتی امگا؛
و به عنوان نماینده های عدالت، مورد موهبت الههی ماه قرار گرفتند و نمادی از قدرت، به شکل سنگی از ماه در اختیارشون قرار گرفت.این نماینده ها، قدرتمندترین و برترین گرگها از هر پک رو شامل میشدند:
نمایندهی پک بلادی مون: لونای پک، بانو یونهوا.....امگا
نمایندهی پک سیلورمون: بانو پالادی.....آلفا
نمایندهی پک گرین استورم: آلفای پک،مینتسو....آلفا
نمایندهی پک استارداست: جانگ یوما....بتا
نمایندهی پک بلو اسپارکل: کیم یوجونگ.....آلفا
از اون جایی که اکثریت نمایندهها آلفا بودند، سلسهی آلفاها در رأسِ قدرت قرار گرفت و نام هر پک بر اساس نماد قدرت نماینده انتخاب شد.
««——≽••🐺••≼——»»
بلادی مون (Bloody moon)
» آلفای بلادی مون، به همراه لونایش قدرتمندترین حکومت رو داشتند.
» اون ها اولین پک قدرتمند گرگینهها بودند که قدرتشون در دومین تغییر رنگ ماه کامل، ظهور میکرد.
» حکومتی نسبتاً سلطتنی و اشرافی داشتند و به علت سیاستهای قوی و رفتارهای صحیح طبقات مختلف اجتماعی و سلسلهای، آرومترین و مقتدرترین پک بین همهی پکها به حساب میومدند.
» بانو یونهوا جوان ترین نماینده، بین نمایندههای منتخب بود.
««——≽••🐺••≼——»»
YOU ARE READING
ᴍᴏᴏɴ ꜱᴛ𖢄ɴᴇ
Fanfiction[ ᴍᴏᴏɴ ꜱᴛ𖢄ɴᴇ ] ◂ خلاصهای از داستان : چند سال پس از انتخاب نماینده ها، هرج و مرج درون پک سیلورمون شدت گرفت! بر خلاف انتظارات، سیلورمون دگرگون شد! قدرت بین اقوام منتقل شد و بانو پالادی برای نجات خانوادش جون خودش رو فدا کرد پک سیلورمون رسماً نمایند...