سلام:)
خب اول از اینکه شروع کنم یه معرفی کوتاه از خودم میدم.
من انام و این دومین کارمه(اولیش نوبادیه که هنوز درحال تایپه و فکر میکنم همتون از بچه های نوبادی باشین😂)
خب برگردیم سراغ بحث اصلی...
این استوری کاملا با نوبادی متفاوته...
هم از لحاظ ژانر و هم از لحاظ تعداد پارت ها.تقریبا بیست پارت داره و فکر میکنم که یه داستان کوتاه محسوب میشه و خوشحال میشم که بهش شانس بدین.
تمام تلاشمو میکنم که راضی نگهتون دارم؛)❤️
شرط ووت و کامنت ندارم و مطمئنم که بیشتر از همتون برای اپ ذوق زده میشم پس نگران نباشین😂
در مورد داستان:
لک آف ایدنتی
یا همون عدم هویت.چون یکم طولانیه مخففش میکنیم که میشه لِیک آف و یا لک آف...
فرقی نمیکنه هرچی دوست داشتین بگین.داستان مربوط به پنجاه سال یا چهل سال پیش میشه پس همه نمیتونن با گی ها کنار بیان:)
چون داستان کوتاه محسوب میشه اتفاقا سریع پیش میرن ولی قرار نیست چیزی ابکی ای باشه پس بهم اعتماد کنین.
و مهمترین چیزی که برای این بوک وجود داره قانونشه...
لک آف یه قانون مهم داره و من ممنون میشم اگه رعایتش کنین!
قضاوت نمیکنیم!
لطفاً تکرار کنین چون خیلی مهم!
این داستان یکم عجیب و دور از انتظاره(امیدوارم😂)و قضاوت فقط شمارو اذیت میکنه پس لطفا قضاوت نکنین و فقط و فقط بخونین!به زودی پارت اول اپ میشه شاید فردا💛
متشکرم که وقت گذاشتین لطفا این بوک رو به ریدینگ لیستاتو اضافه کنین...
قول میدم لذت ببرین.ماچ رو چشمای نازتون💋❤️
میخوام این بوک رو به کسی که همیشه حمایتم میکرد و میکنه تقدیم کنم.
hnii_dr
مرسی هستی ؛)❤️
YOU ARE READING
LACK OF IDENTITY [Z.M] [Completed]
Romanceبا دست های لرزان به بازو هایت چنگ بزن و خودت را در اغوش بگیر. به صدای غم انگیز موسیقی مورد علاقت گوش بده و ارام اشک بریز. در این دنیای خاکستری تنها بنفش کبود تو ترکت کرده و حالا رنگی در بین هاله های تیره وجود ندارد. ناخن هایت را در پوستت فرو کن تا ح...