پارت 20

815 171 72
                                    

(ادیتور: واسه این قسمت فیک یه جعبه دستمال کاغذی و یه دمپایی رو فرشی همراهتون داشته باشید ؛))))

{در همین حال}

جین گوانگیائو از اتاقش بیرون اومد، کمی مریض احوال به نظر میرسید. کسی جرئت سوال کردن نداشت، به سمت اتاق وی ووشیان رفت.. فقط اون میتونست ارومش کنه.
به اتاق رسید دید جیانگ چنگ با حرص داره وی ووشیان رو صدا میزنه:

-چیزی شده رییس قوم جیانگ؟

جیانگ چنگ برگشت و به چهره بی رنگ جین گوانگیائو نگاه کرد:

-نه ولی انگار اتفاقی برای شما افتاده

جین گوانگیائو لبخندی زد:

-چیزی نیست وی یینگ کجاست؟

جیانگ چنگ با حرص گفت:

-همین الان خودش رو گم و گور کرد ببینمش جفت پاهاش رو میشکونم؛ با اجازتون من میرم.

احترام گذاشت و رفت، جین گوانگیائو توقع نداشت که وی ووشیان صبح بیرون بره.
در راه برگشتن بود که سر راه لان وانگجی رو دید که به سمت اتاق وی ووشیان میره:

-وی یینگ نیستش

برای یک لحظه حس کرد اخمی روی صورت لان وانگجی نشست. لان وانگجی چیزی نگفت احترامی گذاشت و سریع از اونجا دور شد..
جین گوانگیائو با تعجب به رفتن وانگجی نگاه کرد:

-چرا همشون رفتارشون یک طوری شه؟ البته معلومه خودم از همه عجیب تر میزنم

رفت تا به برادرزادش یه سری بزنه شاید حالش بهتر بشه..

⚜⚜⚜

سه روز گذشت و روز قبلش همه به قوم هاشون برگشته بودن، به جز وی ووشیان که معلوم نبود کجا غیبش زده و جیانگ چنگ
به جین زیشوان گفت وقتی دیدش بهش بگه وقتی برگرده اسکله پاهاش رو میشکونه.
مدتی پس از این که جیانگ چنگ به همراه زیر دستاش از انجا رفت سر و کله وی ووشیان هم پیداش شد.
البته با ظاهری به هم ریخته. جیانگ یانلی هرچی ازش پرسید چی شده وی ووشیان چیزی برای گفتن نداشت.
وی وشیان به سمت اتاق جین گوانگیائو رفت، با این که میدونست همسر داره ولی بازم رفت.
از شانس خوبش همسرش نبود و به راحتی داخل شد.
خبری از جین گوانگیائو نبود. کمی اتاق رو نگاه کرد چشمش به اینه مسی بزرگ روی دیوار افتاد.
به سمتش رفت و دستی بهش کشید. حس کرد یکی داره میاد برای همین سریع پشت یکی از پرده های اتاق مخفی شد.
دید که جین گوانگیائو همراه سوشه از آینه بیرون اومد.
جین گوانگیائو نگاهی به دور و بر انداخت:

-از شویانگ خبری نیست؟

-نه انگار داره رو اون چیزی که بهش گفتی کار میکنه

-ما به حواس پرتی نیاز داریم که کسی متوجه ماجرای اصلی نشه

-خب اون وی ووشیان چطوره؟ با این که دیگه مقابل قبایل نیست ولی میشه بازم ازش استفاده کرد

همه چی قاطی شدWhere stories live. Discover now