part 28

1.5K 267 111
                                    

بعد از پشت سر گذاشتن دوتا کلاس سردرد اش بیشتر شده بود. از بم بم خبر نداشت و نمیدونست اون بازم کلاس داره  یانه

داشت سمت کلاسش میرفت که توی راهرو یکی جلوش رو گرفت یکی از ابرو هاشو بالا انداخت و نگاهشو به فرد جلوش داد با دیدن اون دختر عوضی اعصابش دوباره بهم ریخت

_مگه بهت نگفتم جلوم ظاهر نشو

از لای دندوناش غرید دختر جلوش با ترس بهش نگاه کرد

_دارم برای یه دانشگاه دیگه انتقالی میگیرم فقط میخواستم یه چیزایی رو بهت بگم

_لازم نکرده گم شو

_ولی باید بشنویشون من واقعا از بم بم سونبه نیم خوشم میومد و دوسش داشتم اون روز هم داشتم بهش ابراز علاقه میکردم اینکه بوسیدمش تقصیر اون نبود اون اصلا نمیخواست منو ببوسه خیلی زود هم پسم زد فقط میخواستم اینارو بهت بگم لطفا به سونبه اسیب نزن

اینارو تند تند گفت و سریع در طول راهرو دوید و از یوگیوم دور شد اما یوگیوم توی جاش خشکش زده بود

بم بم و این دختره با هم رابطه نداشتن؟

بم بم سریع پسش زده؟

قلبش ضربان گرفت یهو تمام اتفاقات دیشب توی ذهنش مرور شد. بم بم رو کتک زده و اون حرفارو بهش زده بود

دستشو روی پیشونی اش گذاشت حس میکرد مغرش داره منفجر میشه دستاش یکم لرزش گرفته بود

با دستای خودش داشت بیبی اش رو خفه میکرد

صورت کبود بم بم جلوی چشمش اومد دندوناشو روی هم فشار داد لعنت چه غلطی کرده بود؟

سریع گوشی اش رو از جیبش دراورد و شماره ی بم بم رو گرفت باید هرچه زودتر پیداش میکرد بغلش میکرد و تمام جاهایی که زخمی کرده بود رو میبوسید باید از دل بیبی اش درمیاورد

چند بوق خورد اما جواب نداد روی پاشنه ی پا چرخید و مسیر دیگه ایی رو در پیش گرفت کلاسش مهم نبود در حال حاضر هیچی مهمتر از بم بم نبود

درحالی که دنبال بم بم میگشت شماره ی یونگجه رو که از گوشی بم بم برداشته بود گرفت

بعد از دو بوق جواب داد

_الو؟

_بم بم پیش توه؟

_بعد از بلایی که سرش اوردی خجالت نمیکشی اینو میپرسی؟

چشمام رو بستم تا خودمو کنترل کنم

_کجایین؟

_توی دستشویی

بدون حرف دیگه ایی گوشی رو قطع کرد و سمت سرویس بهداشتی دوید با عجله در رو باز کرد و یونگجه رو دید که با نگرانی پشت یکی از اتاقک ها وایستاده بود و صدای عق زدن از توی اتاقک میومد سریع سمت یونگجه رفت

A Bitch Where stories live. Discover now