فردا صبح بم بم به ارومی چشماش رو باز کرد به اطرافش نگاه کرد ددی اش روی تخت نبود با به یاد اوردن حس های خوبی که دیشب داشت لبخند روی لباش اومد
به خودش تکونی داد و متوجه شد که هنوز لخته ولی میتونست حس کنه که ورودی اش چرب شده پستونک صورتی که هنوز توی دهنش بود رو دراورد
پستونک بهش حس خوبی میداد تکونی به خودش داد و خواست بلند شه که در اتاق باز شد و ددی اش با یه شلوارک و بالا تنه ی برهنه و موهای خیس وارد اتاق شد و با دیدن بم بم که بیدار شده بود لبخندی زد
سمتش رفت و کنارش روی تخت نشست
_صبح بخیر ددی
بم بم با صدای گرفته از خوابش گفت یوگیوم پیشونی اش رو بوسید
_صبح بخیر بیبی دیشب خوب خوابیدی؟
بم بم فقط به تکون دادن سرش اکتفا کرد دست ددی اش رو که حالا داشت گونه ی سمت راستش رو نوازش میکرد رو گرفت و روی گونه اش ثابت کرد و لبخند زد یوگیوم هم در جوابش لبخندی زد
_خب بیبی وقت حمومه بزن بریم
یوگیوم گفت و دستشو زیر زانو ها و شونه ی بم بم برد و بغلش کرد و روی دستاش بلندش کرد و سمت حمومش برد
با وارد شدنشون به حموم بوی خوبی به مشام بم بم رسید به اطرافش نگاه کرد و وان رو دید که پر از اب شده و با کف و حباب صورتی رنگ روش پوشیده شده بود چشماش برقی زد و به ددی اش نگاه کرد ینی ممکن بود بتونه از وان استفاده کنه؟
یوگیوم اما با دیدن عکس العمل بم بم نیشخندی زد و به خودش افتخار کرد
_میدونم رنگ صورتی دوس داری برای همین کاری کردم کفا صورتی بشن
اینو گفت و بم بم رو اروم توی وان گذاشت و موهاش رو بهم ریخت بم بم هم لبخند گنده ایی زد
_ممنونم ددی
_قابلی نداره کوچولو خب من میرم صبحونه رو برای بیبی ام اماده کنم تو هم اگه خواستی یکم با حباب ها بازی کن تا من بعدش بیام و بشورمت
بم بم لبخند کوچیکی زد و سر تکون داد یوگیوم هم بهش لبخند زد و از حموم بیرون رفت به محض اینکه یوگیوم رفت بم بم جیغ خفه ایی کشید و با ذوق دستاشو پر از کف کرد و پرتش کرد اسمون و توی جاش یکم بالا پرید که فورا پشیمون شد چون درد بدی توی تمام تنش پیچید ولی این درد هم نتونست ذوقش رو از بین ببره بم بم حس محشری داشت و میدونست همه ی این حسای خوب به خاطر ددی اشه
.........
یوگیوم بعد از چیدن میز صبحانه سمت حموم رفت و با بم بمی که کاملا شسته شده و تمیز بود مواجه شد اخماشو توی هم کشید و سمت بم بم که سعی داشت حوله ی تنپوش رو از روی کانتر برداره رفت و حوله رو برداشت
_مگه نگفتم صبر کن تا بیام
بم بم که متوجه ی حضور یوگیوم شده بود لبخند خجالت زده ایی زد و دستشو پشت گردنش کشید
_ببخشید ددی اخه من یکم وسواس تمیزی دارم اگه خودم،خودم رو نشورم خیالم راحت نمیشه
یوگیوم هنوزم قانع نشده بود اون میخواست خودش بعد از اولین سکسشون بم بم رو تمیز کنه دلش میخواست تمام بدن بم رو لمس و نوازش کنه ولی ترجیح داد چیزی نگه و به جاش حوله رو برای بم بم گرفت تا بپوشدش
بم بم حوله رو پوشید و یوگیوم براش کمربندش رو بست و دستشو روی کمر بم بم گذاشت و از حموم بیرونش برد
جلوی اینه نشوندش و با یه حوله ی کوچیک بدون حرفی شروع به خشک کردن موهای بم بم کرد بم بم با دیدن اخمای یوگیوم و اینکه باهاش حرف نمیزد حس بدی داشت
اون نمیخواست ددی اش رو ناراحت کنه فقط روی حموم کردن حساس بود لب پایینش رو گاز گرفت و با چشمایی که به خاطر اشک برق میزد از توی اینه به یوگیوم نگاه کرد
_ددی....معذرت میخوام من نمیخواستم ناراحتت کنم من فقط روی حموم کردن حساس ام اگه میدونستم این ددی رو ناراحت میکنه هیچ وقت انجام اش نمیدادم
یوگیوم با قیافه ی جدی از توی اینه به بیبی اش که با چشمای مظلومی نگاش میکرد نگاه کرد و با دیدن صورت معصومش قلبش ضعف رفت نمیخواست بم بم امروز گریه کنه امروز فرق داشت
برای همین از پشتش بیرون اومد و جلوش زانو زد و گونه اش رو نوازش کرد
_خیله خب بیبی ولی باید یاد بگیری که وقتی چیزی بهت میگم بهم گوش کنی بعدا برای اینکارت تنبیه میشی ولی امروز فقط باید بخندی امروز ددی فقط خوشحالت میکنه
_چون منم ددی رو خوشحال کردم؟
_اره بیبی تو ددی رو خیلی خوشحال کردی
یوگیوم از جاش بلند شد وبوسه ی سطحی روی لبای بم زد و شسوار رو برداشت و بعد از ازینکه موهاش رو خشک کرد و بهش لباس راحتی پوشوند اونو تا اشپزخونه برد و پشت میز صبحونه نشوند و خودشم روبه روش نشست و شروع به خوردن کردن
در طول صبحونه با هم حرف میزدن و میخندیدن و گاهی یوگیوم بیبی اش رو از نوازش ها و بوسه هاش محروم نمیکرد صبحونه اشون تقریبا تموم شده بود که زنگ در به صدا درومد
هردو متعجب به سمت در نگاه کردن
#######################
فکر میکنید کی پشت دره؟
این پارت به 45 رای برسه پارت بعد رو اپ میکنم ^^♡
KAMU SEDANG MEMBACA
A Bitch
Romansaکاپل: یوگبم ژانر: رمنس.درام.اسمات.ددی کینک ######################## _پرنسس؟ _اوهوم تو پرنسس منی خوشت نمیاد _خ-خوشم می-یاد ######################## این فیک دارای صحنه های اسمات زیادی هستش پس اگه به این ژانر علاقه مند نیستید بهتره این فیک رو نخونید ❤❤...