یه ساعت و نیم از وقتی که بم بم خوابیده بود میگذشت و یوگیوم اصلا نتونسته بود چشم رو هم بذاره و تمام مدت بهش خیره شده بود اما با خودش فکر کرد بهتره دیگه بیدارش کنه
خودش دلش میخواست بذاره بیبی اش بیشتر بخوابه و میدونست بهش نیاز داره ولی میدونست اگه بیدارش نکنه بم بم استرس بیشتری میگیره و فشار بیشتری بهش وارد میشه
دستشو روی موهای نرم و ابریشمی اش کشید و اروم صداش زد ولی بم بم حتی تکونم نخورد معلوم بود خواب پسر کوچیک تر حسابی عمیقه
اینبار انگشت شصتش رو روی لب پایین بم بم کشید و بار دیگه صداش زد اینبار بم بم به بینی اش چینی داد و اخماشو توی هم کشید و به یوگیوم پشت کرد
یوگیوم لبخند متعجبی زد و چشماش گشاد شد الان بیبی اش بهش پشت کرده بود تا یوگیوم دست از سرش برداره اروم خندید و روی بم بم خم شد و لباشو به گوش بم بم نزدیک و اروم زمزمه کرد
_بیدار شو بیبی
بم بم فقط در جواب ناله ی ناراضی کرد یوگیوم نیشخندی زد و لاله ی گوشش رو بوسید و عقب کشید
_باشه پس اگه نرسیدی درس ات رو تموم کنی تقصیر من نیست من تلاشم رو برای بیدار کردنت کردم
یوگیوم با صدای بلند و بدجنسی گفت و به محض گفتن این حرف بم بم سریع چشماش رو باز کرد و سرجاش نشست و با وحشت و گیجی به اطراف نگاه کرد
_ساعت چنده؟
یوگیوم درحالی که هنوز دراز کشیده بود بهش خیره شد موهاش بهم ریخته و چشماش پف کرده بود و گونه ی سمت راستش که روی بالش بود قرمز شده بود دلش برای کیوتی پسر جلوش ضعف رفت و روی تخت نشست
با لبخند دستشو روی موهای بم بم کشید و مرتبش کرد
_نترس فقط یه ساعت و نیم گذشته هنوز کلی وقت داری
بم بم با اسودگی نفسشو بیرون داد و لباشو اویزون کرد خودشو سمت یوگیوم کشید و سفت بغلش کرد و خودشو بهش چسبود
_واقعا حالم از درس خوندن دیگه بهم میخوره نمیشه تا اخر عمرم فقط تو بغل ددی بمونم؟
بم بم نالید و یوگیوم لبخندی زد و اونم دستاشو دور بم بم حلقه کرد
_من که مشکلی ندارم
بم بم چند دقیقه دیگه تو بغل یوگیوم موند و عطرش روبو کرد تا اینکه بالاخره حس کرد خواب از سرش پریده بنابراین از بغل یوگیوم بیرون اومد و از روی تخت بلند شد
_بهتره دیگه برم
_میدونی که لازم نیست اینقد خودتو اذیت کنی مگه نه؟ مطمئنم همین الان هم بری امتحان بدی پاس میشی
_ولی من نمیخوام فقط پاس بشم میخوام بهترین باشم نمیخوام ددی رو ناامید کنم
یوگیوم فقط خندید و از روی تخت بلند شد و لبای بم بم رو سطحی بوسید و عقب اومد
CZYTASZ
A Bitch
Romansکاپل: یوگبم ژانر: رمنس.درام.اسمات.ددی کینک ######################## _پرنسس؟ _اوهوم تو پرنسس منی خوشت نمیاد _خ-خوشم می-یاد ######################## این فیک دارای صحنه های اسمات زیادی هستش پس اگه به این ژانر علاقه مند نیستید بهتره این فیک رو نخونید ❤❤...