Angel of Death (persian)

13.Safety

قسمت 13

Safety

آهنگ پیشنهادی : I don't wanna live forever

- zayn ft Taylor swift

امنیت، حس آرامشی که کمکت میکنه شب ها بخوابی و کابوس به سراغت نیاد، احساس امنیت آدم هارو امیدوار میکنه، امیدواری خطرناکه، چون درست در لحظه ی امیدواری، وقتی حس میکنی همه چیز مرتبه و روی ابر ها هستی، صاعقه ایی بهت برخورد میکنه و به زمین سقوط میکنی.

هر دو وارد کلاب شدن و توی نور کم به اطراف نگاه کردن، دختر ها روی صحنه دور میله ها می‌رقصیدن و بدنشون رو به نمایش میزاشتن، جه بوم و یوگیوم بی توجه به دختر ها راهشون رد از میون جمعیت باز کردن و به طرف یکی از میز ها که یه پسر و تعدادی دختر نشسته بودن رفتن

یوگیوم‌ به طرف پسر رفت و بهش سلام داد، به محض نزدیک شدن جه بوم به هم معرفیشون کرد، اونوو ،صاحب کلاب تعظیمی کرد و ازشون خواست که کنارشون بشینن و دخترارو فرستاد که برن

"خب یوگیوم که کاری از دست من برمیاد؟"

یوگیوم جواب داد"دنبال یه دختر میگردیم گفتم شاید تو بشناسیش.. اسمش دبریاس"

اونوو سرشو تکون داد و گفت"با همچین اسمی نمیشناسم.. اما میتونین از دخترایی که اینجان بپرسین اونا شاید بشناسنش" از سرجاش بلند شد و جه بوم و یوگیوم به همراهش رفتن تا از دخترا ها سوال بپرسن، اونوو به طرف چند تا دختر که با لباس دو تیکه مشغول حرف زدن با چند تا مرد بودن رفت چیزی بهشون گفت و اون هارو کنار جه بوم و یوگیوم آورد

جه بوم گفت" ما دنبال یکی به اسم دبریا میگردیم "

یکی از دختر ها جواب داد"دخترای اینجا چند تا اسم برا خودشون دارن.. ما این دبریا رو نمیشناسیم"

"حتی خارج از کلابم همچین کسیو نمیشناسین؟ " دختر ها شونه هاشون رو بالا انداختن، پسرا ازشون تشکر کردن و دخترا برگشتن پیش مرد ها

اونوو گفت" توی کلاب بمونین من از چند تا دختر دیگه میپرسم خبر میدم بهتون "جه بوم و یوگیوم سرشونو تکون داد و به طرف یکی از صندلی های تکیه دار رفتن و روش نشستن، جه بوم دستاشو روی میز جلوش گذاشت و به اطراف نگاه کرد، یوگیوم هم دو تا نوشیدنی براشون گرفت تا بخورن.

صدایی از میز پشتی باعث شد برگردن، دختری روی صندلی نشسته بود، سرشو برگردونده بود و دستشو روی پشتی صندلی دراز کرده بود.

"چرا دنبال‌ دبریا می‌گردید؟"

جه بوم و یوگیوم زیر چشمی به هم نگاه کردن

جه بوم پرسید "تو میشناسیش؟"

"بستگی داره.. کی میخواد بدونه؟"

یوگیوم پرسید "تو قیافت خیلی آشناس.. جایی ندیدیم همو؟" برای چند لحظه به دختر با مو مشکی کوتاه جلو روش زل زد تا بالاخره یادش اومد کجا همو دیدن" صبر کن.. توی توی مسابقه ی خیابونی بودی.. همونی که از بم بم جلو زد و برد.. اسمت مونه اره " درسته دفعه آخر با موهای بلند دیده بودش اما بازم قیافشو میتونست تشخیص بده.