12.US

80 14 1
                                    

قسمت 12

US

آهنگ پیشنهادی : zella day - high

ما... دو نفر در کنار هم، در برابر سختی ها و مشکلات، همه این رو میدونن، دو نفر که با هم باشن، زمین و زمان، بهشت و جهنم دست به دست هم میدن تا جداشون کنن

موهای جینیونگ رو بوسید و اونو به خودش نزدیک تر کرد، به خودش لعنت فرستاد که چرا زودتر نیومده، کلی توی ماشین منتظر مونده بود که جینیونگ بیاد اما وقتی دیده بود که خبری ازش نیست بالا اومد. اگه زودتر می‌رسید شاید جینیونگ اینقد کتک نمیخورد، سرشو کمی پایین آورد و پرسید "به جز کتک زدن.. دیگه که کاریت نکرده؟" اون وضعی که جینیونگ و هیوری رو دیده بود کاملا مشخص بود که چه اتفاقی قراره بیافته

جینیونگ لبخند زد و سرشو تکون داد "نه.." جه بوم هومی گفت و دوباره جینیونگ رو به خودش نزدیک کرد.

به هیوری که همچنان بی حرکت روی زمین دراز کشیده بود زل زد جینیونگ هم رد نگاهش رو دنبال کرد و گفت "حالا با این میخوای چیکار کنی؟"

"با جکسون میایم سربه نیستش میکنیم"

"اون یه پلیسه جه بوم.. همکاراش دنبالش میگردن"

"میدونم یه فکری میکنم براش .."

جینیونگ ازش فاصله گرفت و توی چشم هاش زل زد "بعدشم.. این مشکل منم هست پس دوتاییمون باید حلش کنیم این مشکل جفتمونه، مشکل ماعه"

ما، شنیدن این حرف از دهن جینیونگ بهش آرامش میداد، یعنی جینیونگ واقعا مال اون بود؟ اون لب های جذابش چشمای درشت و معصومش، گردن بی نقصش، تمومش مال اون بود؟

دستشو بالا آورد و به ارومی گونشو نوازش کرد" باشه.. تو حواست باشه گیر نیافتیم ما جسد و از بین می‌بریم چطوره؟ هر کس کاری که توش خوبه رو انجام میده" جینیونگ سرشو تکون داد و کمی به طرف دست جه بوم کج کرد تا بهتر بتونه گرمی وجودشو حس کنه.

چند ثانیه همینطوری موندن و به هم خیره شدن، نیازی به کلمات نبود که احساساتشون رو توصیف کنن.

عشق نیازی به کلمات نداشت چون تمام اجزای بدنشون، نگاهشون، تماس دستشون، اغوششون اون رو منعکس می‌کرد.

بالاخره هر دوشون بلند شدن، جه بوم به جینیونگ کمک کرد تا از آپارتمان خارج بشن جه بوم درو پشت سرشون بست و هر دو با هم از ساختمون خارج شدن و سوار ماشین جه بوم شدند.

البته ماشینی که مال خودش نبود. جینیونگ به محض سوار شدن گفت"هنوز نمیخوای بگی ماشین مال کیه"

جه بوم خنده کنان گفت "ضربه خورده به سرت اینقد سوال میپرسی جینیونگا؟" جینیونگ هم خنده ایی کرد و سرشو به شیشه تکیه داد و محو تماشای منظره ی بیرون شد.

Angel of Death (persian)Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon