D's POV :
ꜱᴛʀᴀᴡʙᴇʀʀʏ ᴍᴏᴄʜɪ
(متن چک نشده اشکال هارو نادیده بگیرید)
نور چراغ های رنگی از شیشه به داخل ماشین تابیده و باعث میشد پسر مو آبی چشم هاش رو ببنده...
اما حتی زمانی که چشم هاش رو میبست میتونست نور های قرمز رنگ رو از پشت پلک هاش حس کنه!...
و وقتی که چشم هاش رو روی هم میزاشت صدا های اطراف اش جون دوباره میگرفتند...
صدای موزیک ملایم ای که توی ماشین پخش میشد، بوق بقیه ماشین ها و نفس های منظم و اروم راننده!...
_ راستش من یک معذرت خواهی بهت بدهکارم!
صدای رئیسش که تا الان در سکوت رانندگی میکرد به گوش پسر مو آبی رسید و باعث شد کمی توی جاش تکون بخوره و به سمت پسر مایل بشه...
+ متوجه نمیشم!
جونگ کوک با شنیدن لحن متعجب پسر نقاش لبخند کمرنگی زد و یکی از دست هاش رو از فرمون جدا کرد و به دست پسر مو آبی رسوند!
تهیونگ شوکه کمی توی جاش تکون خورد و حالا با چشم های گرد شده به جونگ کوک نگاه میکرد...
_ متاسفام که مجبورت کردم برام کار کنی ته!
حقيقتا پسر مو آبی هنوز نتونسته بود گرمای دست رئیسش رو هضم کنه که اون اسم مخفف شده به گوشش رسید و باعث حبس شدن نفس درون سینه اش شد.
جونگ کوک فشار کمی به دست سرد پسر نقاش وارد کرد و بعد علارغم میل شدید اش برای نگه داشتن اون دست بین دست هاش رهاش کرد و دوباره فرمون رو بدست گرفت...
تهیونگ میتونست صدای ضربان قلب خودش رو توی گوش هاش بشنوه و حاضر بود شرط ببنده گوش هاش قرمز شدند چون حس میکرد لاله های گوشش بشدت داغ شدند!...
به خودش تشر زد : لعنتی اون فقط یه تماس سطحی بود چرا اینقدر بی جنبه ای ته!...
گلوش رو صاف کرد و نفسش رو بیرون فرستاد...
+ راستش شاید بهتر باشه من ازتون تشکر کنم... نمیدونم اگه شما استخدامم نمیکردین تا کی میتونستم بدون کار سر کنم!
نگاه پسر چشم قرمز با شنیدن حرف تهیونگ رنگ تعجب بخودش گرفت!
_ منظورت چیه ؟ تو بیکار بودی؟
تهیونگ با شنیدن لحن شوکه رئیسش خنده ریزی کرد و سر تکون داد...
+ راستش اخراج شده بودم...
پسر مو آبی به آرومی گفت و با انگشتر توی انگشتش بازی کرد و جونگ کوک توی اون لحظه داشت احساسات مختلفی رو تجربه میکرد!
ESTÁS LEYENDO
𝐃é𝐣à 𝐯𝐮 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
Fanfic[در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنهای احساس میکند آن صحنه را قبلاً دیدهاست و در گذشته با آن مواجه شده است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار میداد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از...