تهیونگ :
خوبی جونگکوک؟جونگکوک :
خوبم هیونگ و خب
مرسی منو بردی درمانگاه
ممنونمتهیونگ :
البته 'بوسه' برای جبران کردن خوبیای که کردم رو میگیرم
فردا باید بیای مدرسهجونگکوک :
میدونی من خجالت میکشم....
و هم اگه ببینن تورو میبوسم، بد نمیشه؟؟تهیونگ :
بالای پله های اضطراری چطوره؟
بعد آخرین کلاس اونجا میبینمت و بعد
میریم خونههامونجونگکوک :
اما اونوقت خجالت میکشم تو صورتت نگاه کنم...
باشه هیونگ ، برای جبران کارت هستشجونگکوک خیلی هیجان داشت
میخواست فردا یه بوسه گنده رو گونه تهیونگ بزاره
مطمئن بود دست و پاشو گم میکنه
شاید تهیونگ کمکم داشت ازش خوشش میومد؟
حتی فکر بهش
باعث یه لبخند گنده رو لبای جونگکوک میشد
________________
خب خب گیگیلیا
امیدوارم همتون حالتون خوب باشه🥺
اگه تعجب کردینننن باید بگم کمی صبر کنین🤭
بنظرتون...تهیونگ داره از جونگکوک خوشش میاد؟
چرا ازش بوسه میخواد؟
یااح🤭
و اینکه اونایی که میخونین ووت نمیدین کار سختی نیست🥺 فقط میزنین روی اون ستاره همین *-*
دوستتون دارممممممم💜🤗

YOU ARE READING
handicapé || taekook
Romance~Completed~ (texting,real life) تهیونگ : چند وقته معلولی؟ (21:15) *دیده شد* جونگ کوک در حال تایپ کردن.... تهیونگ : چرا دیر تایپ میکنی؟ (21:17) هااا ببخشید ، دستت معلوله مگهنه d:؟ (21:18) Translating by : @meli19952000 Original story by : @hopeford...