تهیونگ :
جونگکوک رفتی خونه؟جونگکوک :
آره عزیزم، تو چی؟ تو خونهای؟تهیونگ :
عزیزم؟ نمیتونم تحملش کنم|
عزیزم|
آره بیبی ، دارم تمرینارو انجام میدمجونگکوک :
کمک کنم؟✊🏻تهیونگ :
خیلی کار دارم که باید انجام بدم
اگه بتونی کمک کنی خوب میشهجونگکوک :
من همهشون رو انجام دادم
میتونم کاغذمو بدم به توتهیونگ :
اونوقت خودت چی؟ چیکار میخوای بکنی؟جونگکوک :
منم فردا کاغذو تورو میگیرم و مینویسم🤭تهیونگ :
اگه اونطور میگی فردا کمی زودتر بیا ، میشه؟جونگکوک :
باشه
نیم ساعت زودتر میام
منتظرت میمونم💗تهیونگ :
قلب؟ این غیر قابل تحمله|
قلب؟ این|
باشه_
_______________
ناراحتم ناراحتتتت
خب شاید از این قسمت به بعد یه جوری بشهاما این کارای تهیونگ بی جواب نمیمونه.مطمئن باشین🥺
VOCÊ ESTÁ LENDO
handicapé || taekook
Romance~Completed~ (texting,real life) تهیونگ : چند وقته معلولی؟ (21:15) *دیده شد* جونگ کوک در حال تایپ کردن.... تهیونگ : چرا دیر تایپ میکنی؟ (21:17) هااا ببخشید ، دستت معلوله مگهنه d:؟ (21:18) Translating by : @meli19952000 Original story by : @hopeford...