4.0

6.1K 1.1K 121
                                    

تهیونگ :
جونگ‌کوکم فیزیوتراپی چطور میگذره؟
ببخشید که پیشت نیستم
خب اونا خانواده منن
بعد چند روز پیشتم قول میدم

جونگ‌کوک :
عالیههه
واقعا تاثیر گذاره
میدونیی؟
امروز دستمو زیر آب گرم گرفتم و تونستم حسش کنم
حس قشنگی بودد

تهیونگ :
اینو باید باهم جشن بگیریم
برات از دگو هدیه های قشنگی گرفتم

جونگ‌کوک :
هیجان‌زده شدم
اممم راستش تو خودت برام هدیه‌ای
خودت سالم برگرد کافیه🤭

تهیونگ :
اونقدر نازی که
اومدنی میچسبم بهت ازت جدا نمیشم
  دلم برات تنگ شده

جونگ‌کوک :
منم دلم برات تنگ شده
دل من خیلی بیشتر تنگ شده باشه؟

تهیونگ :
اگه بخوایم سر این بحث کنیم که دل کی بیشتر تنگ شده تا صبح باید بیدار بمونیم
میدونی که

جونگ‌کوک :
اما اومدنی من محکم بغلت میکنم
خیلی محکم :(

تهیونگ :
باشه باشه قبوله لباتو آویزون نکن
خرگوش کوچولو

جونگ‌کوک :
عالیه
دیگه میرم بخوابم
فردا حرف میزنیم باشه؟
اممم چیزه
دوستت دارم

تهیونگ :
منم دوستت دارمم بانی
خوب بخوابی عزیزم
شب بخیر


__________________
سلام خوشگلیااا
اممم باید بگم پارت بعد پارت آخره :(
هیععع ㅠㅠ
امیدوارم لذت برده باشیننن
دوستتون دارممم💋

handicapé || taekook Where stories live. Discover now