تهیونگ :
کوک...من واقعا متاسفم
ازم نخوا از زندگیت برم من نمیتونمجونگکوک :
تو مدرسه هم بهت گفتم
بهم پیام نده
اذیتم نکن
باهام حرف نزن
نمیخوامتهیونگ :
میدونی که اینی که میخوای رو انجام نمیدم
در ضمن انتقالی گرفتن از مدرسه رو هم فراموش کن
نمیزارم بریجونگکوک :
چی شده؟ پشیمون شدی؟
نکنه باز دلت برام میسوزه؟
از اون مدرسه برم خیلی خوشحال میشمتهیونگ :
دلم برات تنگ شده کوک
فردا بیا پیشم؟
میخوام بغلت کنمجونگکوک :
برای بار چندم بهت میگم
تو صورتت هم نگاه نمیکنم
حتی سعی نکن بهم نزدیک بشی و پیشم بیای
باهات عمرا خوب رفتار نمیکنمتهیونگ :
هرجوری میخوای رفتار کن
حتی بخوای تحقیرمم کن
من بغلت میکنم

BINABASA MO ANG
handicapé || taekook
Romance~Completed~ (texting,real life) تهیونگ : چند وقته معلولی؟ (21:15) *دیده شد* جونگ کوک در حال تایپ کردن.... تهیونگ : چرا دیر تایپ میکنی؟ (21:17) هااا ببخشید ، دستت معلوله مگهنه d:؟ (21:18) Translating by : @meli19952000 Original story by : @hopeford...