او امد!
خمیازه ای کشیدم و بیشتر از قبل هواسم رو جمع استاد کردم
البته من تنها کسی بودم که داشت سعی میکرد روی درس استاد تمرکز کنه!
بقیه که همشون تمرکزشون یه جای دیگه بود.
کجا؟
معلومه دیگه....
نگاه اجمالی به هیکل جونگ کوک که به دیوار پشت کلاس تکیه زده بود و نگاهش گاهی بین من و تخته هوشمند میچرخید انداختم. این ادم اینجام ول کن نیست اومده بالای میزم سر کلاس عین اینایی که گروگان دارن وایستاده
برعکس همه دخترا داشتن نگاش میکرد و یه چشمکی بهش میزدن یا در گوشی حرف میزدن.
لعنتی حتی کاری کرد که مینجی بره دو میز جلوتر بشینه.
اههههه
کلاس پر شده بود از پچ پچ بچه ها که داشتن راجب جونگ کوک حرف میزدن. استاد هم مثل من داشت اعصابش خورد میشد
_بچه نمیخواین روی درس تمرکز کنین؟
با اعلام نارضایتی استاد بی اهمیت فقط دفترم رو ورق زدم
+اقا با وجود این تیکه سکسی ای که توی کلاسه ما چطور تمرکز کنیم؟
زیر لب گفتم:تیکه؟سکسی؟....چندش بی حیا.اون کی باشه به بادیگاردم چشم داره؟
استاد:هی تو
به جونگ کوک اشاره کرد و با اخمی که نوید از کلافگیش میداد ادامه داد:بهتره از کلاس بری بیرون
جونگ کوک برای اولین بار توی کلاس دهن باز کرد و خیلی سرد گفت:نمیخوام...چر باید این کارو کنم؟چقدر بهم میدی؟
پچ پچ بچه ها بالا رفت.تا الان هیچکس جرعت نکرده بود تو روی استاد وایسته.گوشه لبم رو گزیدم و منتظر اتفاق بعدی شدم
-وای خدا صداشم خیلی جذابه
+کاش مال من بود
*رونای خرشانس
اره اره من خرشانسم شمام گاو شانسین
استاد که از طرز برخورد جونگ کوک جا خورده بود گفت:چطور میتونی با استاد دانشگاه اینجوری حرف بزنی؟ادب نداری؟
+اولا که تو استاد من که نیستی اینجوری دستور میدی بعدشم ...لزومی نمیبینم به تو توضیح بدم ادب دارم یا نه
استاد با جواب تند و گستاخانه جونگ کوک قرمز شده بود
_پسره.....
وای خدا جونگ کوک گند نزن. رو به جونگ کوک شدم و از لای دندون با تشر گفتم:بهتره دهنتو ببندی جونگ کوک
جونگ کوک چشماشو روی من نگه داشت و گفت:دهنمه اختیارشو دارم...قبلا هم گفتم.
یکی زدم توی پیشونیم و دستامو مشت کردم تا حرصمو روی دستام خالی کنم
YOU ARE READING
᭝ 𝐂𝐨𝐮𝐫𝐚𝐠𝐞 𝐒1| جسـارت
Fanfiction،، وضعیت: پایان یافته 𓏲 • فیکشن دارای دو فصل می‌باشد • ⤎ تلخی دنیا هیچوقت تمومی نداره. لی رونا دختر وزیر کشور بود که به شدت توسط پدرش تحت محافظت کلافه‌کننده‌ای قرار گرفته بود. همین روحیه سرکش و لجباز دخترش رو تحریک میکرد. برای همین طی یک اقدام تر...
