♡ Love Myself - BTS♡ :
...You've shown me I have reasons
تو به من نشون دادی که دلیلی دارم...
I should love myself
باید خودمو دوست داشته باشم
내 숨 내 걸어온 길 전부로 답해
نفس کشیدنم... راهی که میریم... دلیلهای من هستن
어제의 나 오늘의 나 내일의 나
دیروز من... امروز من... فردای من...
I'm learning how to love myself
من یاد میگیرم چطور خودمو دوس داشته باشم
빠짐없이 남김없이 모두 다 나
بدون جا انداختن یه قسمت
정답은 없을지도 몰라
بدون جا انداختن یه نقطه ی همه چیز خودم
어쩜 이것도 답은 아닌 거야
حتی ممکنه که جوابی وجود نداشته باشه
그저 날 사랑하는 일조차
ممکنه این هم جوابش نباشه برای دوس داشتن خودم
누구의 허락이 필요했던 거야
من به تایید یکی نیاز داشتم
난 지금도 나를 또 찾고 있어
حتی الان دارم خودمو پیدا میکنم
But 더는 죽고 싶지가 않은 걸
ولی دیگه نمیخوام بمیرم
슬프던 me
من کسیم که ناراحت بودم
아프던 me
من کسیم که آسیب میدیدم
더 아름다울 美
منم زیبا میشم
그래 그 아름다움이
زیبایی وجود داره
있다고 아는 마음이
قلبم میگه زیبایی اونجاست
나의 사랑으로 가는 길
...توی مسیر دوست داشتن خودمبا وجود اینکه فیکشن جواب من تویی در اصل مربوط به کاپل های اکسو بوده و بعد به کاپل های بی تی اس بازگردانی شده اما به شدت منو یاد شعار بی تی اس در جهت دوست داشتن خود میندازه و قسمتی از آهنگ لاو مای سلف که در اول آوردمش به جونگکوک این داستان میخوره
ژانرش چیه؟
Romance, Dram, Slice Of Life
داستان تو چه سال و دوره ای اتفاق میفته؟
نه چندان دور از ما
کاپلاش کدومان؟
ویکوک، جیکوک
از اعضای بی تی اس کیا هستن و شخصیتشون تو فیک چجوریه؟
تهیونگ:
دانشجوی موسیقی معروف دانشگاه. پیانیستی که در گذشته اشتباهاتی داشته اما تصمیم به تغییر زندگی و شخصیتش گرفت و الان آدم بهتری شده.
طرز تفکر و دیدگاهش، خیلی خاص و در عین حال زیباست طوری که دوست داری ساعت ها پای صحبتش بشینیجونگکوک:
دانشجوی داروسازی که تو دام عشق سمی هم اتاقیش افتاده و به همین خاطر قلب و روحش آسیب زیادی دیدن. پسری زیبا اما غمگین.
جیمین:
دانشجوی رشته حقوق و از پسرای معروف دانشگاه. هم اتاقی کوک و از لحاظ رفتاری بی ثبات با اخلاقی خاص. مشکلات روحی و روانی داره که ریشه شون به دوران کودکیش برمیگرده.
زاویه دید:
سوم شخص(دانای کل)
خلاصه داستان:
شش ماه قبل از شروع داستان، وقتی جونگکوک که تازه وارد دانشگاه شده بود برای خوابگاه در خواست میده، متوجه میشه که دیگه خیلی دیره و همه اتاقای خوابگاه مخصوص دانشکده خودش پر شدن و اگه خیلی خوش شانس باشه بتونه جایی تو خوابگاه دانشکده های دیگه پیدا کنه که همینطورم میشه و جونگکوک و جیمین هم اتاقی میشن.
جونگکوک عاشق جیمین میشه اما این عشق، سالم نیست و بهش آسیب میزنه.
تهیونگ و جونگکوک با هم آشنا و بهم نزدیک میشن و تهیونگ با فهمیدن این قضیه سعی میکنه به کوک کمک کنهچند صفحه ست؟
388
پایانش؟
هپی اند
کلا فیکش چجوریه؟
مثل اغلب فیکشنای ژانر روزمره و قسمتی از زندگی، فیک مای انسر ایز یو هم داستان ملایم و آرومی داره به دور از هیجان و تنش.
چیزی که این داستانو متمایز کرده نه داشتن داستانی خارق العاده ست و نه قلمی افسانه ای بلکه حرفای تهیونگ فیکشن خاصش کردن.
دیدی که تهیونگ نسبت عشق و مسائل مربوط بهش، خود آدم و زندگی داره واقعا جالب و تحسین بر انگیزه. اغلب این حرفا رو خودمونم شنیدیم اما نخواستیم بهشون عمل کنیم که اگه عمل کنیم چه بسا ما تهیونگی دیگه بشیم در دنیای واقعی.خلاصه که حتماااااااا بخونیننننننننننششششششششششششش.
○•°●○°•○°●•○°●○°○°○●•●°●°○°●°○●•°●☆
مرسی که وقتتونو خرج کلماتم کردین♡
خیلی مراقب خودتون و مخصوصا یاقوت قلبتون باشین♡
بوس بهتون و بغل از راه دور♡
YOU ARE READING
تنها چه میگذرد در دنیای من؟
Non-Fictionجدید یا برای بعضیا خاطره اینجا قراره بهترین (فیکشن/وانشات/چند شاتی) های (ویکوک/کوکوی) ای که خوندم رو با"جزئیات"باهاتون ب اشتراک بذارم در مورد فیکشنای واتپدی، یوزرنیم نویسنده/مترجم اون کارو ذکر کردم و در مورد فیکای تلگرامی لطفا کاور همون پارتو چک کنی...