💙💔telegram: MY KINGDOM IS MY BED(vkook)

708 29 33
                                    

⚠︎به تازگی متوجه شدم به خواسته خود نویسنده فایل بازگردانی ها رو برداشتن و متاسفانه فایل این فیک فعلا در دسترس نیست

"...دوست داشتم زخم هایی رو نشون بدم میتونن اونقدرعفونی بشن که حتی مرگ هم اثرشون رو پاک نمیکنه..." این خطی از حرفهای نویسنده فیک قلمروی من تختمه هستش که نشون میده این فیک فراتر از صرفا یک داستانه و این هدفمند بودنش و ماجرای فیک به شدت روم تاثیر گذاشت.

تو اولین ادیت که من فایل همون رو دارم و خونده بودمش یونمین رو هم داشتیم اما تو فایلی که الان تو چنل هست و ادیت دومه، یونمین حذف شده و همون کاراکترهایی که تو خود فیک هستن قرار داده شدن. همینطور به جای هوسوک، نامجونو گذاشتن.

ژانرش چیه؟

BDSM, Smut, Angst, Physiological, Harsh

داستان تو چه سال و دوره ای اتفاق میفته؟

سال های نزدیک به ما

کاپلاش کدومان؟

-تهکوک
-نامکوک

از اعضای بی تی اس کیا هستن و شخصیتشون تو فیک چجوریه؟

تهیونگ:

پسر24 ساله ای با وضع مالی نچندان خوب که رزمی کاره و با استعداد. آدم دلسوز و مهربونیه. آرزوش مربی شدنه اما سرنوشت اونو به جایی میرسونه که فکرشم نمیکرد.

جونگکوک:

رئیس 22 ساله یکی از شرکت های بزرگ و موفق. آدم فوق العاده باهوش، جذاب و کاریزماتیکیه. سالها با نامجون بوده و همین تاثیر زیادی روش گذاشته و میشه گفت با وجود اینکه نامجون بهش از نظر روحی آسیب های بسیاری زد اما تو موفقیتش نقش زیادی داشت طوری که همیشه به جونگکوک میگفت: " تو!توی این اتاق هیچی نیستی !اما بیرون اتاق بازی باید خدا باشی!هرچیزی که بخوای باید انجام بشه"!

نامجون:

باهوشه و با قاعده وقانون بازی میکنه. کسیه که اولش با عنوان مربی شنای جونگکوک نوجوون خواهید شناختش اما این فقط یه پوششه قضیه پیچیده تر از این هاست.

زاویه دید:

سوم شخص(دانای کل)/ اول شخص

خلاصه داستان:

بعد از مرگ پدرش، برادرای ناتنی تهیونگ اونو از خونه بیرون میکنن و تهیونگ پیش برادرش چن میره. اونجاست که متوجه میشه چن حدود یک و نیم میلیون وون به کسی بدهکاره و یه مهلت هفت روزه داره؛ اگه نتونه تو این مدت بدهیشو پرداخت کنه، این بار به جای پول، جونشو میگیرن. پس تهیونگ دست به کار میشه و در به در به دنبال شغلی میگرده تا بتونه به برادرش کمک کنه و جایی در اوج ناامیدی، کار و حقوقی وسوسه کننده بهش پیشنهاد میشه و تهیونگ قبول میکنه. تهیونگ آموزش میبینه برای بادیگارد شدن و بعد از آموزش هاش پیش جونگکوک میره و تایید میشه و اونجاست که میفهمه نه فقط یک محافظ که قراره ارباب جدید جونگکوک باشه. بعد از اینه که اصل داستان و پیچیدگی هاش شروع میشن.
تهیونگی که نمیتونه با نقش جدیدش کنار بیاد
جونگکوکی که زخم های گذشته دردناکش هنوز تازه ست
و این وسط عشقی که هر چند عجیب اما متولد میشه و شاید همین بتونه درمانگر کوک بشه.

چند صفحه ست؟

1538

پایانش؟

هپی

کلا فیکش چجوریه؟

قطعا یکی از بهترین فیکاییه که خوندم. میتونم بگم بهترین فیکیه که توش روابط بی دی اس ام به خوبی به تصویر کشیده و جنبه های مختلفش رو نشون میده، از این لحاظ من خیلی دوسش دارم.
داستان خیلی جذابه.جاهایی هستش که غافلگیرتون میکنه. ساده نوشته شده اما مفهموم داره.

فکر میکردم تو معرفی این فیک قراره کلی در موردش حرف بزنم اما الان عجیبه که نمیدونم دیگه چی بگم یا چجوری توصیفش کنم. فقط اینو میگم که این یکی از اون پیشنهادای مخصوصمه که دوست دارم حتما بخونینش.

در آخر اما باید بهتون هشدار بدم که اگه سنتون پایینه یا روحیه حساسی دارین اصلا این فیکو شروع نکنین چون صحنه های خشن و باز جنسی ای داره که خیلی ها خوششون نمیاد یا نمیتونن که تحملش کنن.

○•°●○°•○°●•○°●○°○°○●•●°●°○°●°○●•°●☆

مرسی که وقت گذاشتین و خوندین♡

مراقب خودتون و یاقوت ارزشمند قلبتون باشین♡

بوس بهتون و بغل از راه دور♡

تنها چه میگذرد در دنیای من؟Where stories live. Discover now