تنها چه میگذرد در دنیای من؟

🧡wattpad: CITY OF DEAD(vkook)

از اولین فیکشنایی که تو واتپد خوندم شهر مردگان بود. یادمه همشو تو یه شب تموم کردم و فردا صبحش با چشمای قرمز از کم خوابی، با کلی ذوق و آب و تاب برای دوست آرمیم تو مدرسه تعریف کردم و اون با وجود اینکه فیک خون نبود اما از شهر مردگان خیلی خوشش اومد.

نمیدونم خوندینش یا نه اما شهر مردگان یکی دیگه از کارای نویسنده بهشت هستش.

ژانرش چیه؟

Horror, Romance, Angst

داستان تو چه سال و دوره ای اتفاق میفته؟

به جز بخش هاییش که تو دهه 60 میلادی رخ میدن، میشه گفت داستان در حوالی سال 2016 رخ میده

کاپلاش کدومان؟

-تهکوک
-تهیونگ و سویون
-یونکوک(خیلی وارد جزئیاتش نمیشیم)

از اعضای بی تی اس کیا هستن و شخصیتشون تو فیک چجوریه؟

تهیونگ:

"كيم تهيونگ متولد ١٩٣٨ در محله گوريم (فرضی). وی به دليل قتل نامزد خود ، يک روز قبل از مراسم عروسی ، به دست پدرش ، قاضی شهر ، محكوم به قصاص و مرگ شد"

متن بالا چیزیه که جونگکوک از سرچ اسم تهیونگ تو گوگل به دست آورده. اما مسئله اینه که تهیونگ در طی اون اتفاق نمرد بلکه در زیر زمین خونه شون به قتل رسید .

جونگکوک:

زیبای 23 ساله ای که همراه برادرش هوسوک زندگی میکنه. آسم داره . به خوبی طراحی میکنه. برخلاف خیلیا که از تهیونگ متنفرن، جونگکوک نیمه سفید، زیبایی و لطافت روحیه تهیونگو میبینه.

هوسوک:

برادر بزرگتر و مهربون جونگکوک.

نامجون:

میشه گفت رفیق فاب جونگکوکه و باعث اعتیاد کوک هم بوده.

یونگی:

دوست پسر سابق کوک که اونو به خاطر یه نفر دیگه ول کرد و به رابطه شون پایان داد. گرچه کوک هنوزم دوستش داره البته این تا وقتیه که تهیونگو ندیده.

جین و جیمین:

دو برادری که از دوستان نزدیک تهیونگ بودن.

زاویه دید:

سوم شخص(دانای کل)

خلاصه داستان:

تهیونگ روح سرگردونیه که به خاطر ندونستن عامل مرگش هنوز آرامش پیدا نکرده و بی قراره.
با نقل مکان کردن هوسوک و جونگکوک به خونه قدیمی تهیونگ، روح 65 ساله ما تصمیم میگیره از کوک کمک بگیره و ازش بخواد تا با غرق شدن تو خاطرات تهیونگ بفهمه کی ته رو کشته؟

چند صفحه ست؟

از اونجایی که این فیک تو چنل ویکوک پلنت هم آپ شده شما میتونین نسخه پی دی افش رو هم که 134 صفحه ست دانلود کنین.

پ.ن: عزیزای دلم من همین الان رفتم نگاه کردم چنلو، دیدم بر داشتن پی دی افشو به هر حال اگه خواستین بهم ایمیل بزنین

پایانش؟

هپی اند

کلا فیکش چجوریه؟

داستان بر اساس عقاید خود نویسنده در مورد جهان پس از مرگ نوشته شده بنابراین ممکنه بعضی جاها با باور های شما همخوانی نداشته باشه. قلم نویسنده ساده و روونه اما خب یه سری ایرادات املایی هستن که پارازیت میندازن رو اعصابتون با این حال داستان به قدری جذاب هست که شما رو دنبال خودش بکشونه وکاری کنه از ایرادات چشم پوشی کنین.

پارتای اول تا سر حد مرگ منو ترسوند مخصوصا که ساعت دو صبح داشتم میخوندمش اونم وقتی تنها بودم و زیر لحاف سنگر گرفته بودم با این حال یکم که جلو بره مثل جونگکوک شمام ترستون میریزه و از اون حالت"هولی شت این دیگه چی بود؟! پشمام " میرسین به تجربه حالات شادی، غم، ترحم، عصبانیت و شگفت زدگی. این تعجب و شگفت زدگی تو آخرای داستان خودشو نشون میده وقتی موضوعی رو در مورد جونگکوک میفهمیم و از طرف دیگه متوجه میشیم قاتل کسی بوده که هیچکس فکرشو نمیکرده.

شهر مردگان جدا فیک جذاب و قشنگیه و از اونجایی که تعداد صفحاتش کمه خوندنش آنچنان وقتی ازتون نمیگیره. حیفه از دستش بدین.

خالق این فیک:Vantegod_

○•°●○°•○°●•○°●○°○°○●•●°●°○°●°○●•°●☆

مرسی که وقت گذاشتین و خوندین♡

دنیاتون رنگین کمونی♡

بوس بهتون و بغل از راه دور♡