💙telegram: BLACK TATTOO(kookv)

664 44 22
                                    

بعضی از چنلا هستن تو تلگرام که صرفا در زمینه فیکشن فعالیت میکنن و چنل Btsir7_FF یکی از بهتریناشونه

فیکشن تتوی سیاه که فول پارتش تو همین چنل آپ شده و در دسترسه و الان هم داره تو اکانت شخصی نویسنده ش تو واتپد آپ میشه،بازخورد خیلی خوبی از طرف خواننده ها گرفت و منو ترغیب کرد به خوندنش در نهایت اون اینجاست! تو لیست مورد علاقه هام

ژانرش چیه؟

Romance, Slice of Life, Smut, Angst

داستان تو چه سال و دوره ای اتفاق میفته؟

سال های نزدیک به ما

کاپلاش کدومان؟

کوکوی و نامجین و هوپکوک

از اعضای بی تی اس کیا هستن و شخصیتشون تو فیک چجوریه؟

تهیونگ:

خودش میگه:" من یه نقاش دوره گردم... با این فرق که هفته ای سه روز خونه دارم!"خونه ای که تهیونگ ازش حرف میزنه سوییت 50 متری بالای کافه جین هستش در ازای مبلغ کمی بهش اجاره داده شده. اغلب روزای هفته رو در سفر به شهرای مختلف نزدیک به سئول میگذرونه و از طبیعت نقاشی میکشه و اون سه روزیم که ازش حرف میزنه جلوی کافه جین بساطشو پهن میکنه و با کشیدن پرتره ادما و فروختنشون پول در میاره. اسم هنریش Golden Handعه

پدرش میخواست پزشک بشه اما تهیونگ بعد مرگ مادرش و ازدواج دوباره پدرش، تو روز فارغ التحصیلیش از دبیرستان به خونه برنگشت و فرار کرد از اونجا.

جونگکوک:

جی کی، تتو آرتیست جذابیه که مردم به خاطر مهارتش بهش لقب Golden Hand دادن. در نگاه اول شاید کمی سرد و خشک به نظر بیاد اما خب نباید زود قضاوت کرد. پدرش نقاش ماهری بود و جونگکوک استعدادشو تو این زمینه از پدرش به ارث برده. پدر جونگکوک آرزو داشت پسرش جاشو بگیره به خاطر همین  از همون بچگی آموزششو شروع کرد تا اینکه فهمیدن مهم نیست کوک چقدر تلاش کنه اون نمیتونه سرخی سیب رو درک کنه.
نهایتا جونگکوک هم مثل تهیونگ از خونه بیرون زد و راه خودشو در پیش گرفت.

جین:

کافه دار گرم، صمیمی، ساده و مهربونی که میشه گفت تنها دوست تهیونگه و به جونگکوک هم خیلی کمک کرده.

نامجون:

وکیل و دوست پسر جین. در مورد جین خیلی حساسه و بهش اهمیت میده.

هوسوک:

تتو آرتیست معروفی که مسبب ورود جونگکوک به این حرفه بوده. با اینکه خیلی هوای کوکو داشته اما ازش سوء استفاده میکرده و میکنه مثل فروختن طرح های کوک به اسم خودش.هنوزم سعی میکنه جونگکوکو کنترل کنه اما کوک تا اونجایی که بتونه این اجازه رو بهش نمیده.

زاویه دید:

اول و سوم شخص

خلاصه داستان:

رو دیوارهای کافه جین بعضی از تابلوهای تهیونگ آویزون شده با امضای خودشو اسم هنریش یعنی گلدن هند. یه روز یکی از مشتریای کافه به خاطر تشابه اسم هنری تهیونگ و لقب جونگکوک، میپرسه که آیا این تابلوها کار همون تتو آرتیست معروفه یا نه؟ و اونجاست که تهیونگ برای اولین بار اسم این تتوآرتیست به گوشش میخوره . در نهایت هم میفهمه یکی از مشتریای ثابت جینه و باهاش رابطه نزدیک و صمیمانه ای داره اما چون روزی که اون به کافه میاد دقیقا زمانیه که ته به سفر میره تا حالا نتونسته ببینتش این میشه که تهیونگ برای ملاقات جی کی از خیر سفر این هفته ش میگذره.
  بعد از آشنا شدن و کمی نزدیک تر شدنشون بهم جونگکوک از ته میخواد تا نقاشی خاصی رو براش بکشه و این و یه سری اتفاقات دیگه باعث نزدیکی بیشترشون بهم و شکل گیری یه رابطه میشه  

چند صفحه ست؟

998

پایانش؟

هپی اند

کلا فیکش چجوریه؟

داستان، داستان جذابیه و قلم روون نویسنده شما رو دنبال خودش میکشونه. در طول داستان ما با مشکلات مختلف کاراکترها مواجه میشیم اما چیزی که بسیار تکان دهنده خواهد بود برای خواننده این فیک، فهمیدن حقیقتی ناگفته و فراموش شده از گذشته تهیونگه و نکاتی که خود نویسنده در پایان بهش اشاره میکنه.
در نهایت اینو بهتون توصیه میکنم که طوری غرق شیرینی های بلک تتو نشین که درد پشت لبخند کاراکترها رو نتونین ببینین.

○•°●○°•○°●•○°●○°○°○●•●°●°○°●°○●•°●☆

مرسی از وقتی که گذاشتین ♡

مراقب خودتون باشین♡

بوس بهتون و بغل از راه دور♡

تنها چه میگذرد در دنیای من؟Where stories live. Discover now