5

1.1K 85 53
                                    

من امده ام وای وای من امده امممم
امممم میگم چیزه راستش چون کلا نه ووتی نه کامنتی اینا میخواستم دیگه کلا ننویسم ولی گفتم شاید بعضیا بد تر از خودم سایلنت ریدر باشم.
هعی چی کنم مهربونم دیگه 😹
این چپتر قسمتای شکنجه داره اگر دوست ندارید از ⭕⭕ تا جایی که دوباره همین علامت هست نخونید.
∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆
ا/ت داشت دوربین و تنظیم میکرد و تمام تلاشش و میکرد تا صدایی ایجاد نکنه چون یونگی داشت با خشن ترین حالت ممکن وسایل شو رو روی میز می‌چید و معلوم بود ا/ت قراره بعد شو شب دردناکی رو بگذرونه.

ته لباسای مرد بی هوش و در اورده بود و با کوک به طبقه پایین میرفتن کوک غر زد:عوضی چقدرم خیکیه ی گاو هلندی می‌بردیم پایین سبک تر بود.
ته به غرای دوست پسرش خندید و به راهش ادامه داد.
وقتی به پایین رسیدن مرد و رو صندلی پرت کردن و ناله هاشون از کمر درد بلند شد.
😺:خودم حساب این مرتیکه رو میرسم همه متوجه شدید.
و مسلما با تکون سر هر سه نفر رو به رو شد.
ا/ت رفت پشت میکروفون و کوک دوربین و روشن کرد و با اشاره دست به همه فهمون که رو لایو هستن.

⭕⭕
تو کادر دوربین فقط کشیش برهنه ای که به صندلی بسته شده بود و میزی که کنار صندلی با وسایل معمولی مثل چسب حرارتی ، قیچی و.... پر شده بود معلوم بود.
ا/ت لبخندی زد و با شوری که همیشه موقع برنامه تو جودش رخنه می کرد میکروفون و روشن کرد و صداش و تغییر داد و گفت:تادااااا سلام حتماً دلتون برامون تنگ شده بود ، هوومم ماهم همینطور ولی حالا درتی انجلز(Dirty Angeles) اینجان و ی موضوع جدید برای کاردستی حالا بیاین معلم اریگامی امروزمون و ملاقات کنیم این شما و این هم  A.D که قراره امروز اموزش ی کاردستی قشنگ و به شما نشون بده.
میکروفونش و خاموش کرد و همه چیز و سپرد دست یونگی.
لباس یونگی اصلا زرق و برق نداشت خب اصلا چیز خاصی نبود اون ی شلوار جین یکم تنگ مشکی و پلیور سفید و ماسک شیمیایی و دستکش تتو پوشیده بود.
قدم های خیلی ارومی به سمت میز برداشت ،  چسب حرارتی و به برق زد و بعد سطل آب یخ کنار اون و بلند کرد و روی سر مرد ریخت ، مرد با نفس تنگی به هوش اومد و برای نجات از خفگی با دهان اکسیژن و وارد ریه هاش میکرد وقتی متوجه موقعیتش شد اومد فریاد بزنه که توپ سفتی توی دهنش اومد و هرچی سعی کرد ازش فاصله نمی گرفت ، یونگی پوزخندی زد که از زیر ماسک دیده نمی شد و رفت سمت میز چاقوی  اَرّه ایِ تازه تیز شده رو برداشت و بین پاهای مرد که از هم باز به صندلی بسته شده بودن ایستاد مرد عرق میریخت و به خاطر وجود گگ تو دهنش جملات نامفهومی ازش شنیده میشد اما حدس التماس بودن اون ها سخت نبود یونگی سرش و پایین اورد و به اون تیکه گوشت چروکیده ای که از میزان کوچیکیش یونگی حتی باور نمیکرد کسی راضی به خوابیدن باهاش باشه نگاه کرد اون و با انزجار تو مشتش گرفت و کنار کشیدش و چاقو رو گذاشت دقیقاً بغلش و با خونسردی تمام شروع کرد به بریدنش ، مرد داشت خودش و پشت اون گگ جر میداد و این برای یونگی واقعا لذت بخش بود و برا ا/ت که از پشت دوربین شاهد نمایش بود غرور امیز و فان.
یونگی الت مرد و تو سطل اب که حالا خالی کنار میز بود انداخت.از پایین تنه مرد خون با شدت سرازیر بود و مرد مدام فریاد هایی که با وجود گگ هم بلند بود سر میداد.
یونگی بعد از این که مطمئن شد چسب کاملاً داغه برش داشت کاسه کوچیک اکلیل رو هم از روی میز برداشت و سمت مرد رفت .
ا/ت میکروفون و روشن کرد و مثل معلم هنر کودکستان شروع کرد به حرف زدن:خب بچه ها همون طور که دیدید باید اول قسمتای اضافه رو حذف کنیم تا کاردستی تمیزی به دست بیاریم.
یونگی چسب و جلو بریدگی بین پاهای مرد برد و روی تمام اون و با چسب داغ پوشوند.
🥕:و بعد برای تزیین باید به میزان لازم چسب بزنید ولی حواستون باشه دستتون و نسوزونید حالا اکلیلا رو تا چسبمون خشک نشده روی کار میریزیم.
یونگی اکلیلا رو روی چسب ریخت و برگشت سمت میز، مرد از شدت فریاد حنجرش نابود شده بود و ناله های دردناکی ازش خارج می شد.
یونگی دستگاه لیزر و برداشت و روی زانوی جلوی مرد نشت بالزای مرد و تو دستش فشار داد وقتی صدای مرد و شنید رها کرد ی تخته فلزی پشت بالزای مرد که از صندلی اویزون بود گذاشت تا تکون نخوره و لیزر و روشون گرفت از بعد چند دقیقه داد و فریادای مرد که با وجود گرفتگی گلوش بازم بلند بود یونگی بالزایی که حالا از تن اون مرد جدا شده بودن انداخت تو سطل و دوتا گلوله پارچه ای که با پنبه پر شده بودن و به همراه منگنه برداشت و جایگزین اعضای از دست رفتش کرد.
مرد کاملا بی حال شده بود و هیچ جونی تو بدنش نمونده بود.
ولی از حق نگذریم دم و دستگاه کشیش از قبلی خوشگل تر بود.
یونگی دیک کوچولو ی مرد و از سطل بر داشت و پشت مرد رفت گگ و از دهنش باز کرد و بلافاصله دیک جایگزینش کرد مرد کمی هوشیار شده بود و داشت دهن خودش و به فاک میداد عملا یونگی دیک بدون وقفه تو دهن مرد جلو عقب میکرد.
بعد از حدود یک ربع که مرد برای خودش ساک زد یونگی اون و به پایین فشار داد تا روی صندلی کمی سر بخوره وقتی مطمئن شد سوراخش توی دید دوربین اومد جلو و دیک و کرد تو اون سوراخ تنگ مرد درد داشت ولی مثل اینکه تار های صوتیش هم از دست داده بود یونگی که کاملا متوجه شد اون دیک برای هر موجودی کوچیکه رفت سمت میز منگنه و چسب تفنگی هم برداشت و کرد تو اون سوراخ که ی دیک قطع شده ازش اویزون بود و ماشه چسب و فشار داد و همزمان همه ی اونا رو با هم توش تکون داد تا مرد جر خورد و بی هوش شد.
⭕⭕
ا/ت دوباره میکروفون و روشن کرد و گفت:واو واقعا از یکی خوشم اومد شما چطور؟ امیدوارم که همینطور باشه.خب دوستان درتی انجلز باید برن تا ی اریگامی دیگه مواظب فیک انجلز(Fake Angeles) باشید.
=========================================
خداوکیلی سر این یکی نظر بدید می‌خوام بدونم چقدر خلاقم.

사랑Where stories live. Discover now