پارت هفتاد و هفتم

171 19 28
                                    


دریکو با این حرفاش پانسی رو به گریه انداخت.
بلا، ردولفوس، نارسیسا و لوسیوس که توی پذیرایی حضور داشتن خواستن دریکو رو آروم کنن و مانع رفتنش بشن ولی دریکو گوش نمیکرد.

به اتاقش پناه برد و ساعت ها اونجا موند‌. عصبانی بود. باید مخالفت میکرد. شاید میتونست لرد سیاه رو راضی کنه. ولی ریسک داشت، به اندازه کافی توی انجام ماموریتش خوار شده بود.

با داغ شدن گردن بندش از جا پرید. تا بحال اینقدر داغ نشده بود.

سریع از جاش بلند شد و پاترونوسی اجرا کرد و پیش هرماینی فرستاد.

گردنبندش اونقدر داغ بود که مجبور شد از گردنش درش بیاره.

همه اینا از حد تحملش خارج بود. هرماینی شدیدا در خطر بود و کاری از دستش بر نمیومد.

بدون اینکه متوجه بشه قطره های اشک روی گونه هاش سرازیر شدن :" کی این کابوس تموم میشه."

سرشو بین دستاش گرفت. چوبدستیشو برداشت و طلسم سکوت اجرا کرد. اولین چیزایی که دستش میرسید به دیوار میکوبید. از شدت خشم فریاد میزد ولی آروم نمیشد.

به طرف دستشویی رفت و آبی به سر و صورتش زد.
گزدنبندش رو برداشت تا به طبقه پایین بره شاید بتونه خبری ازشون بگیره.

هنوز یه طبقه مونده بود تا به پذیرایی اصلی برسه که صدای بلا رو شنید :" دریکوووووو."

صدای خنده بلا فضا رو پر کرده بود و بلند بلند اسم دریکو رو صدا میزد.

دریکو سریع پله هارو پایین رفت و وارد سالن پذیرایی شد.

با دیدن اون چشمای شکلاتی که وحشت توشون موج میزد یخ کرد. همونجا خشکش زد و به هرماینی زل زد که همراه رون پیش یکی از مرگخوارا بودن و دستگیر شده بودن.

حس کشیده شدن بازوش رو کرد ولی نگاهش رو برنگردوند. همچنان بهش زل زده بود.

هرماینی اونقدر آروم سرش رو به طرفین تکون داد تا کسی متوجهش نشه.

اون داشت از دریکو میخواست که کاری نکنه؟ مگه همچین چیزی ممکن بود.

صدای پدرش رو شنید ولی حتی نمیفهمید چی میگه :" دریکو باید شناساییش کنی. دریکو؟ دریکو؟؟"

دریکو با گیجی نگاه نا امیدش رو از هرماینی گرفت و به پدرش نگاه کرد.

لوسیوس نگاهش رو به جایی مقابل دریکو برگردوند :" اونا شک کردن که این پسر هری پاتره. اگه ما شناساییش کنیم. و اگه واقعا این پسر هری پاتر باشه لرد سیاه مارو میبخشه. زود باش پسرم."
دریکو زیر چشمی به هرماینی نگاهی کرد و روی زانو هاش نشست و به هری که صورتش شدیدا باد کرده بود زل زد.

باید وقت میخرید. باید قبل از اینکه مطمئن بشن اون هریه و لرد سیاه رو خبر کنن وقت میخرید :" چرا صورتش اینجوریه؟"

black and white girl (dramione+18) CompletedWhere stories live. Discover now