1 year later
کوک__سلاممممم هیونگگگگگ
جین__سلام چاقاله
کوک__یا هیونگ اونقدرام چاق نشدم
بعد لباشو آویزون کرد و به شکم گرد شده اش خیره شد
تهیونگ__خوش اومدین
نامجون پشت جین وارد شد
نامجون__راستی رفتین سنوگرافی جنسیت اون کوچولوها چیشد؟
کوک با هیجان زودتر از تهیونگ لب باز کرد
کوک__دوتا دختر یه پسر
جین__اوه اوه کارت ساختس😂😂
نامجون__اوفففف دختر عذاب دوتاهم داری
کوک__راستی چرا لیسا رو نیاوردین؟
نامجون__آوردیم ولی تو حیاطتون چاله آب بود پرید بازی کنه
جین___یاااااا دخترمو تنها گذاشتی؟نامجوننننننن
قبل اینکه فریاد نامجون تموم شه لیسا با لباسای خیس وارد شد
کوک خندش و قورت داد تا بیشتر از این باعث عصبانیت جین نباشه
همه با صدای گریه ی جنی به خودشون اومدن
کوک اومد بره توی اتاقش تا دخترشو که فقط چند ماه با لیسا تفاوت داشت و بیاره
ولی خب تهیونگ سریع تر بود و خب قطعا کوک صلاحیت بلند شدن با اون شکم ونداشت
جنی با دیدن لیسا لبخند زد
لیسا ام با دیدن جنی چشاش قلبی شد
لیسا__اوما نینی دوس جنی هودا
جین__یااا یه بار دیگه به من بگو اوما تا باباتو از هفت ناحیه جر بدم
نامجون__چرا منو؟
تهیونگ جنی و به کوک داد و لیسا فارق از اونا به امگای آیندش نگاه کرد:)))))))))))
نامجون__حالا اسمی انتخاب کردین؟
تهیونگ__کوک اسم پسرمونو بکهیون گذاشته و خب اون دوتا ما هنوز اسمی نزاشتیم
جین__وایی اسم فوق کیوتی عه آفریننننن نگران نباش هنوز واسه اون دوتا وقت داری
تهیونگ لبخندی زد تا اینکه زنگ به صدا در اومد
درو باز کرد که با یونمین و دوتا توله مواجه شد
تهیونگ__عمو....آیو کوچولو.....بومگیو
توله ها__سلام
یونگی__چطوری پسر؟
جیمین__فعلا که سر پاعه
و همه زدن زیر خنده
چند دقیقه بعد مهمونای آخر هم رسیدن
کای گیونگسو به همراه توله اشون
تهیونگ__چانیول کوچولو
و ما اینجا توله ی شیش ماهه ای داریم که با اخم بغل مامانش از کوچولو خطاب شدن غر میزنه و از الان همه حدس زدن که یه آلفاس:)
وقتی دور هم جمع شدن بزرگترا دور هم جمع شده بودن و حرف میدن
لیسا که همش مواظب جنی بود که نی افته و شیطنت نکنه
و خب چانیول تخس که میتونه راه بره(چون آلفاس زودتر کاراش انجام میشه) تا پیش کوک رفته بود
و بینیشو به شکمش میکشید
تا شاید اون بوی خوشایندی و که میاد بیشتر حس کنه:)
و این خوشبخت ترین پایان این داستان بود:)
های گایز
این بوک اولین بوکم بود که نوشتم
و شما خیلی حمایت کردینش و واقعا ازتون ممنونم
خیلی لطف داشتید
و تموم شد
ممنون که حرفامو خوندین و من حتما بوک های دیگه ای آپ میکنم^^
اونارم بخونین
ووت و کامنت فراموش نشه
دوستون دارم❤
ŞİMDİ OKUDUĞUN
His paper world
Kurt Adamاسم بوک = دنیای کاغذی او ژانر = عاشقانه ♡ امگاورس ♡ سافت♡اگر خدابه خواهد اسمات😐 کاپل اصلی=تهکوک کاپل فرعی=نامجین ^^خلاصه کیم تهیونگ وارث شرکت کیم آلفای اصیل زاده (اینارو بیخیل مهم خرپول بودنه) بعد از مرگ پدرش تمام خدمه ی عمارت رو بیرون میکنه و...