Writer pov's:
با تقه ای که به در خورد به خودش اومد و نگاهش و که با بی تفاوتی بین حیاط عمارت در گردش بود گرفت و گفت:
_بله؟
در باز شد و اول جیهوپ و بعد جیمین وارد اتاق شدن و جونگکوک با سردی گفت:
_یادم نمیاد اجازه داده باشم بیاین تو!
جیمین با اخمش گفت:
÷برام مهم نیست! باید حرف بزنیم!
جیهوپ بدون هیچ حرفی روبروی جیمین نشست و جونگکوک یه تای ابروشو بالا انداخت و گفت:
_اوکی! حرف میزنیم!
÷زیاد حاشیه ای نیستم و رک بهت میگم! میخوام تهیونگ و ببرم!
جیمین با جدیت گفت و جونگکوک بعد از مکثی لب هاش و تر کرد و با تکخندی گفت:_چیکار کنی؟
جیمین کمی جلو اومد و گفت:
÷گفتم میخوام برادرمو ببرم!
جونگکوک قهقه ای زد و دست هاشو تو هم قفل کرد و گفت:
_اون چطور برادرته؟ داری سر به سرم میزاری!؟
جیمین با حرص ناشی ای گفت:
÷گفتم تهیونگ برادرمه و هیچ اهمیتی فاکی ای به این نمیدم که باورت میشه یا نه!
جونگکوک سرش و تکون داد و گفت:
_منم هیچ اهمیتی نمیدم که چطور باهم نسبت دارین! ولی..من خریدمش!
÷خیلی خب تمام پولی رو که بابت تهیونگ دادی رو بهت پس میدم!
جیمین با جدیت گفت و جونگکوک با پوزخندی کنج لبهاش گفت:_اوه جدا؟ میدونی که چقد بابتش دادم؟
÷نه!
جیمین جواب داد و جونگکوک نگاهی به سرتاپای جیمین انداخت و پوزخند صدا داری زد و گفت:
_اونقدری میدونم که تا آخر عمرت کار کنی نمیتونی اون پول و بهم برگردونی!
جیمین با اخمش گفت:
÷هرطور که باشه همشو بهت پس میدادم و برادرمو میبرم!
جونگکوک ازجاش بلند شد و دستی به موهای بلندش کشید و گفت:
_بعید میدونم پارک جیمین بیست و پنج ساله ای که تو یه مغازه کار میکنه بتونه سی میلیون دلار بهم بده!
جیمین از اطلاعاتی که جونگکوک ازش داشت متعجب شد و سعی کرد نگاه متعجبشو حفظ کنه که جونگکوک با پوزخندی دست هاشو رو میز گذاشت و کمی به سمت جلو خم شد و گفت:
_از کل زندگیت اطلاع کامل دارم و حتی میدونم نسبت تو و تهیونگ چیه! و هیچ اهمیتی نمیدم! و اینم مطمئنم که اون پولی که بابت برادرت دادم و نمیتونی بهم برگردونی!
CZYTASZ
𝐋𝐨𝐯𝐞 𝐁𝐲 𝐂𝐡𝐚𝐧𝐠𝐞|✔︎
FanfictionLove by change عشق به طور اتفاقی 𖦹𖦹𖦹 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏_(𝒔𝒆𝒄𝒓𝒆𝒕) 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂- 𝒂𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏- 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 - 𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇- 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒚 𝒌𝒊𝒏𝒌 - 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒑𝒂𝒄𝒆 - 𝒔𝒎𝒖𝒕 جئو...