Writer pov's:
_خوبه! آرنجتو بیار بالا و دستتو صاف نگه دار و بعد به هدف شلیک کن!
جونگکوک بین افراد تو زیر زمین میچرخید..به یکی از افراد هاش گفت..
-چشم قربان!
جونگکوک یه تای ابروشو بالا انداخت و گفت:
_خوبه! هی تو حواست و جمع کن! باید تمرکز کنی!
الکس سراسیمه وارد زیر زمین شد و گفت:
•قربان..افراد سوهیوک دارن به طرف عمارت شرقی میان!
جونگکوک اخم غلیظی کرد و گفت:
_مسلح؟
الکس سری تکون داد و جونگکوک رو به افرادش گفت:
_همتون آماده باشید! ممکنه هر خطایی ازشون سر بزنه! نمیخوام آسیب ببینید!
تا حد ممکن از اسلحه استفاده نمیکنید!افراد حاضر تعظیم کوچیکی کردن و گفتن:
"بله قربان!"
جونگکوک سری تکون داد و از زیر زمین خارج شد که همزمان شد با اومدن جیهوپ..
جیهوپ به سمت جونگکوک رفت و گفت:
&میخوای چیکار کنی؟
جونگکوک لیسی به لباش زد و دستاشو تو جیب شلوارش گذاشت و گفت:
_خودتم میدونی تا کاری نکنن کسی رو نمیکشیم! احتمالا سوهیوک برای جابجایی دلار ها میخواد تهدیدم کنه!
جیهوپ تکخندی کرد و گفت:
&چه تهدیدی؟
جونگکوک پوزخندی زد و با همون لحن سردش گفت:
_میدونم که فرستاده اون عوضیه تا ازم سرک بکشه و سر از کارام دربیاره! ولی مثل اینکه یادش رفته من کیم و چیکاره ام! اون جونگکوک دیگه مرد مثل اینکه باید یاد آوریش کنم که من جیم!
جیهوپ لب گزید و گفت:
& جونگکوک..
جونگکوک که به خوبی حالت های جیهوپ و میشناخت وسط حرفش گفت:
_انقد نپیچون هیونگ! بگو چیشده!
جیهوپ آهی کشید و گفت:
&شوگا دیشب نیومده عمارت! خیلی مشکوکه!
جونگکوک اخم غلیظی کرد و گفت:
_هیچ خبری ازش نداری؟ میدونم یه چیزی داره اذیتش میکنه و سرش گرمه و نمیاد!
جیهوپ با تردید لباش و روی هم فشرد و گفت:
&فک کنم این اخیر دوباره دیوید مزاحمش شده!
جونگکوک با تندی گفت:
_از کجا میدونی؟ بازم...
جیهوپ سری تکون داد و گفت:
BINABASA MO ANG
𝐋𝐨𝐯𝐞 𝐁𝐲 𝐂𝐡𝐚𝐧𝐠𝐞|✔︎
FanfictionLove by change عشق به طور اتفاقی 𖦹𖦹𖦹 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏_(𝒔𝒆𝒄𝒓𝒆𝒕) 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂- 𝒂𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏- 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 - 𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇- 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒚 𝒌𝒊𝒏𝒌 - 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒑𝒂𝒄𝒆 - 𝒔𝒎𝒖𝒕 جئو...