خببب برای پارت امروز اماده ایننن💜
................................
Teah.Pv
دودیقه همینجوری فقط به یه نقطه نگاه کردم تا حرفی که اون یارو زدو بفهمم و درک کنم که الان توسط یه عالمه ادم که اسلحشونو سمتمون گرفتن وایسادم خودمو بیشتر به جیمین چشبوندم واقعا تا حالا تو این موقیتا نبودیم صدای نونا از افکارم درم اورد:فکر کردی داری کیو تهدید میکنی پارک
همینجوری که جولو میرفت ادامه داد:من کسی نیستم که تهدیش کنی بدترین انتخاب واسه تهدیدم حالا میدونی چرا؟هووممم بزار بگم چون قرار نیست از اینجا زنده بری بیرون شاید اگه تهدیدم نمیکردی میتونستم بزارم بری
پارک خنده استرسی کرد کاملا میشد فهمید استرس داره و ترسیده:ولی ....ا..الان کسی که ...گیر کرده تویی
صدای قهقهه نونا بلند شد :اووو خدای من تو فکر میکنی منو گیر انداختی عااا هانیییی خیلی سویتی
دستشو داخل جیبش برد یه دسته کارت بازی بیرون اورد و ادامه داد:میدونی من چرا انقدر معروفم و حتی پلیسا هم جرعت افتادن دنبالمو ندارن
همینجوری که یکی از کارتارو بین دستاش تاب میداد ادامه داد:چون روشی که من باهاش ادم میکشم غیر عادیه و توی دنیا تکه هیشکی استعدادش رو نداره مثل یه هدیه و یه نفرین میمونه و من قراره تورو بکشم
بدون حرف کارتو سمت یکی از اون ادما پرت کرد و در ثانیه کارت توی گلوش بود و افتاده بود زمین چشامو بستم سیع کردم بهش نگاه نکنم نونا گفته بود وقتی توی ظاهر ال امه بی رحمه و من میدونستم ولی این خیلی ترسناک بود
به بقیه نگاه کردم اونا با چشای درشت به جنازه اون مرده نگاه میکردن درسته الان دقیقا نونا با یه کارت بازی یه نفر کشته بود(دخترمونو اینجوری تصور کنین فقط لباس قرمزه)
YOU ARE READING
Hope for love♡ |Kookv
Random*پایان یافته* امید برای عشق کاپل:کوکوی،یونمین،نامجین،هوسوکم هست اون وسطا به یکی میدم پسرمو حالا ژانر:رومس،مافیایی،اسمات،کمدی نویسنده: nirvix(نیرویکس) خلاصه: تهیونگ پسری که با دوتا از دوستای صمیمیش یه کافه(lona) رو اداره میکنن اون روز هم تا وسطاش مثل...