آلفای نعنایی به سرعت خودشو تو آسانسور پرت کرد و بعد از ده بار پشت سر هم زدن روی دکمه پارکینگ به گوشه آسانسور تکیه داد و شروع کرد با پاش ضرب گرفتن.بعد از اینکه در باز شد به سرعت به طرف ماشینش که الان به نظرش دور ترین نقطه دنیا میومد دویید و سریع سوار شد و استارت ماشینو زد.
*فلش بک*
بعد از اینکه پرستار به تهیونگ گفت که دکتر باهاش کار داره اون از پیش جونگکوک رفت و به طرف اتاق دکتر رفت.بعد از چند ضربه ای که به در زد صدای دکتر رو شنید.
+بفرمایید
تهبونگ آروم در رو باز کرد و وارد اتاق شد و با دکتر که سرش داخل یه مشت برگه بود مواجه شد.
_با من کاری داشتین؟
دکتر سرشو بالا اوورد و با دیدن آلفای نعنایی نیشخندی زد.
+خوش اومدین لطفا بشینید
تهیونگ روی مبلی که رو به روی میز دکتر بود نشست .
+احتمالا خودتون تا الان متوجه شده باشید اما میخوام راجب جفت آیندتون صحبت کنم . اول از همه بعد از زدن این آمپول ممکنه بعد از ده روز تا سی روز بعد وارد دوره جدید راتش بشه.که معمولا مدت زیاد طول نمیکشه نهایتا۲..۳روز.باید بگم که تو این مدت زمان آلفای جوان هیچ فرقی با یک امگای نر ندارن. از اونجایی که ایشون مثل امگا ها مقعدشون سیلک تولید نمیکنه ما به آمپول ماده ای اضافه کردیم که باعث میشه بدن جفتتون موقع آمیزش علاوه بر اینکه روان کننده ترشح کنه و کمتر درد بکشه بیشتر از سکس لذت ببره .مقدار این روان کننده دیگه بستگی به بدنش داره . اما خودتونم برای احتیاط بیشتر از لوبریکانت استفاده کنین.
دکتر بعد از خوردن چند قلپ از آب دوباره ادامه داد .
+از عوارض آمپول میتونم بگم که ممکنه روحیاتش تغییر کنه، رنگ چشم،مو ...حتی بعد از اینکه اثر دارو از بین رفت هنوز همین حالات رو داشته باشه ممکن هم هست به حالت قبلش برگرده. راجب دوره باروری فعلا صحبت نمیکنم اما باید بگم متفاوت از امگا ها و خیلی راحت و بی دردسر تره.
اما تنها چیزی که واضحه اینه که فقط تا ۳الی ۴ماه اثر دارو میمونه و بعد از اون کسی که که دارو بهش تزریق شده قدرت باوریشو به طور کامل از دست میده و هیچوقت دیگه نمیتونه اون دارو رو استفاده کنه .چون یا میمیره یا برای همیشه تبدیل به یه گرگ وحشی وبی عقل میشه.
دکتر بعد از اینکه با بی رحمی حرفاشو تو صورت تهیونگ پرتاب کرد لبخندی زد.
+همین بود اقای کیم.اگر کاری دارید میتونید الان برید.
*پایان فلش بک*
بعد از اینکه سه بار نزدیک بود تصاف کنه بالاخره به خونه رسید.
بدون اینکه در ماشین رو قفل کنه وارد حیاط خونه شد و به سرعت به طرف در ووردی رفت و بازش کرد.
YOU ARE READING
MY MATE IS AN ALPHA || VKOOK
Fanfiction«کامل شده» 🌕🐺خلاصه:همه ما ممکنه در طول عمرمون به غریبه هایی بربخوریم که بدون داشتن نیت خاصی شروع به کمک کردن به ما میکنن. اما چی میشه اگر یکی از اون غریبه ها در آینده کسی باشه که قراره عاشقش بشیم؟ دنیا همیشه طبق انتظارات ما جلو نمیره... 🌕🐺اسم فی...
