LAST PART

6.2K 1K 631
                                    

جونگکوک بعد از گذاشتن دسته گل روی قبر عقب رفت و همونطور که با بغض به سنگ قبر کوچیک مقابلش زل زد.با اینکه چهار سال گذشته بود اما هنوزم مثل قبل قلبش با دیدن این صحنه درد میگرفت.

تهیونگ با نگاه غمگینی به جونگکوک نگاه کرد و دستشو روی شونش گذاشت.

_بهتره بریم.من سوار میشم تا تو بیای.

آلفای نعنایی گفت و از اونجا دور شد.

جونگکوک در حالیکه تلاش میکرد بغضشو قورت بده تعظیمی کرد و به طرف ماشین رفت و سوار شد.

«شیر موز میخوام.»

نیمه های راه آلفای قهوه ای با صدای بغض آلود گفت.

تهیونگ به سختی جلوی خودشو گرفت تا با صدای بلند نخنده تا جونگکوک رو ناراحت نکنه.

آلفای نعنایی با دیدن سوپر مارکت ایستاد و از ماشین پیاده شد و بعد از گرفتن  یک جعبه کامل شیرموز و بعد از گذاشتنش روی صندلی عقب با تعجب روی صندلی شاگرد نشست.

_چرا اومدی پشت فرمون؟

«از مهدکودک جونگ هی بهم زنگ زدند  و گفتند نیم ساعت دیگه مهد کودکشون تعطیلی میشه.از اونجایی که تازه از شرکت اومدی و خسته ای  تصمیم گرفتم خودم بشینم پشت فرمون تا کمی استراحت کنی‌.»

و پشت بندش بعد از زدن عینک آفتابیش پاشو محکم روی گاز فشار داد و شروع به رانندگی کرد.

_  امیدوارم جریمه نشیم .

تهیونگ بعد از نگاه کردن به سرعت ماشین که داشت زیاد میشد گفت و مشغول خوردن یکی از شیر موزا شد.

«فلش بک به چهار سال پیش.»

تهیونگ و جونگکوک با گیجی به هم نگاهی انداخت و روی صندلی کنار هم نشستند.

آقای کیم لبخندی زد وگفت:

+میخواستی بیای راجب این صحبت کنید که نمیخواید بچه رو تحویل بدید درسته؟

تهیونگ با سردرگمی گفت:

_درسته،فقط دکتر اینجا چیکار میکنه؟

+نگران نباش،اون همه چیو میدونه و کمکتون میکنه من خیلی وقت پیش باهاش صحبت کردم و تونستم راضیش کنم.

دو آلفای جوان شوکه به دکتر لی زل زدند. دکتر آهی کشید و بعد از برداشتن عینکش از چشماش گفت.

+ممکنه یه علتش برای این باشه که میخوام دِینمو به تهیانگ ادا کنم اما بخش بیشتر دیگش برای خود بچس.این بچه منبع زیادی از قدرته و من نمیتونم بگم موقعی که زیر نظر خودشون اووردنش چه کار هایی باهاش انجام بدن و در چه سیاست هایی ازش استفاده شه که ممکنه کلی خطرناک باشن ؛من نمیخوام سبب خراب کردن یه دولت و جامعه بشم.

جونگکوک با تعجب پرسید:

«دقیقا میخواید چیکار کنید؟»

دکتر لبخند کوتاهی زد و ادامه داد:

MY MATE IS AN ALPHA || VKOOKWhere stories live. Discover now