8

755 137 1
                                    

کتابشو کنار گذاشت ودستی به گردن خشک شدش کشید با ویبره ی گوشی دستشو به طرف گوشیش دراز کرد جیهیون هیونگ[کوک با دوستم حرف زدم قبول کردفقط با پدرت حرف بزن بدون رضایت اون نمیشه یا باید همراهت بیاد یا باید یه رضایت نامه امضا کنه]
جونگکوک لبشو به دندون گرفت گزینه ی اول که شدنی نبود پس گزینه ی دوم! برگه ای برداشت ومتن رضایت نامه رو نوشت خوشبختانه خط خوبی داشت وجیهیون هم تا حالا خطشو ندیده بود تا به چیزی شک کنه فقط مشکل امضا بود که انگار شانس باهاش یار بود چون پدرش هنوز نیومده بود خونه سراغ پرونده های پدرش  رفت ونگاهی به امضاها انداخت  از یکی از پرونده ها عکس گرفت وسریع از اتاق خارج شد چندبار امضا رو تمرین کرد وبالاخره بعد از شیش بار تونست شبیه اون امضا کنه زیر برگه رو امضا کرد وبا لبخند تایپ کرد[رضایت نامه آماده اس ممنون هیونگ]
چنددقیقه بعد گوشیش دوباره لرزید جونگکوک سریع قفلشو باز کرد[فردا ساعت شیش بیا اونجا]
گوشی رو کنار گذاشت بالاخره تونسته بود بدون کمک پدرش کاری کنه.
  "کوک...میشنوی چی میگم؟" جونگکوک از فکر خارج شد وبه تهیونگ نگاه کرد"ها؟" جیمین نگاش کرد"چیزی شده؟به چی فکرمیکنی؟" جونگکوک صاف نشست ولبخند زد"نه چیزی نشده...چی میگفتین؟" تهیونگ دوباره سرحال شد وبا ذوق برای بار دوم شروع کرد به تعریف کردن"داشتم فکر میکردم امسال هیچ کاری نکردیم...حوصلم داره سرمیره" جونگکوک که حالا بحث براش جذاب شده بود چشماش برق زد"خب نقشه چیه؟" تهیونگ"جونگ ایل میشناسی؟همون سال بالایی!" جونگکوک سر تکون داد جیمین نگران پرسید"میخوای چکارکنی؟" تهیونگ دستشو روی میز جیمین وجونگکوک دراز  کرد"امروز قراره کلاس ما واونا مسابقه ی شنا داشته باشن" جیمین جدی نگاش کرد"خب؟" "خب میخوام بخاطر پارسال که مایومو مسخره کرد بهش یه درس درست حسابی بدم" جونگکوک خندید"چطوری؟" جیمین مطمئن نبود دلش میخواد با این دوتا همدست باشه یا نه تهیونگ لبخند خبیثی روی لباش نشوند"جیمین تو باید حواسشو پرت کنی...اون ازت خوشش میاد میخوام کاری کنی نگاشو ازت نگیره" جیمین اخم کرد"هی اصلا خوشم نمیاد از من استفاده ابزاری میکنی" جونگکوک هم اخم کرده بود دلش نمیخواست جونگ ایل هیز با اون چشمای بی پرواش بدن جیمینو آنالیز کنه اما نمیتونست اعتراض کنه امیدوار بود جیمین قبول نکنه تهیونگ برای اینکه خیال جیمینو راحت کنه لبخندزد"یا جیمینا این چه حرفیه؟فقط چندلحظه اس همین که روبروش بایستی کافیه اون همینطوریشم با دیدنت هوش وحواسشو ازدست میده" جیمین راضی نبود ولی به تهیونگ نه نمیگفت شونه ای بالا انداخت"خیلی خب" تهیونگ لبخندی زد"خب بالاخره !حواسش که پرت شد منو جونگکوک مایوشو از تنش درمیاریم " جونگکوک که هنوز عصبانی بود با شنیدن این قسمت نقشه لبخندزد بدش نمی اومد جونگ ایلُ تو اون موقعیت ببینه تهیونگ لبخندکجی زد"نمیدونم امروز خانم جونگ میاد یا نه" جیمین خندید"از الان میتونم چهرشو تصور کنم" تهیونگ خندید"تا یه هفته سرشو از خجالت بالا نمیگیره" تهیونگ که به خواسته اش رسیده بود دستشو درازکردونگاشون کرد"وی" جیمین دستشو روی دست تهیونگ گذاشت"مین" جونگکوک هم به اونا پیوست وبا خنده گفت"کوک" این چیزی بود که هروقت نقشه ی شومی داشتن وقراربود باهم انجامش بدن انجام میدادن یجورایی شده بود شعارشون!.
**
جونگکوک به جیمین که مشغول درآوردن یونی فرمش بود نگاه کرد وهووفی کشید براش سخت بود تحمل نگاه های سنگین بقیه اما خودشو کنترل میکرد چون مهم تر ازهمه جوابی برای اون همه حساسیت نداشت تهیونگ کمدشو باز کرد"آخرین مسابقه بین برنده هاست...اون موقع هرجا بودین بیایید تا گمتون نکنم...جیمین توهم جایی بایست که ببینمت" جیمین سرتکون داد جونگ ایل یکی از بهترین شناگرای مدرسه بود ومیدونستن توی دور آخر مسابقه هم هست از رختکن خارج شدن وبه سمت جایگاه کلاسشون رفتن هوسوک با دیدنشون به طرفشون اومد تهیونگ دنبال پیدا کردن جونگ ایل بود وچشم هاش بین جمعیت می چرخید هوسوک متوجهش شد"چیزی شده ته؟" تهیونگ تو همون حال جواب داد"دنبال جونگ ایل میگردم هیونگ" هوسوک گیج پرسید"جونگ ایل؟با اون چکارداری؟" تهیونگ بالاخره پیداش کرد"آ...اوناهاش...پیداش کردم" جیمین بجای تهیونگ جواب داد"میخواد خشتکشو از پاش دربیاره" هوسوک با چشمای گرد شده دادزد"چییییی؟" جونگکوک"میخواییم حالشو بگیریم البته اگه تا الان با دادت خبردارنشده باشه هیونگ" با سوت مربی به دو تیم تقسیم شدن هرکلاس دو تیم میشد وهر دور یه تیم از سال دومیا وسومیا باهم مسابقه میدادن تا برنده ها مشخص شن تیم اول جیمین وتهیونگ بودن وجونگکوک تو تیم دوم افتاده بود هوسوک وجونگ ایل هم جز تیم دوم بودن تهیونگ همونطور که به طرف جایگاه میرفت به جونگکوک گوشزد کرد"اگه برنده شدی میدونی باید چکارکنی دیگه" جونگکوک سرتکون داد جیمین وتهیونگ سرجاهاشون ایستادن وبا سوت مربی همه تو آب شیرجه زدن با سوت بعدی همه از آب خارج شدن وبرنده ها اعلام شد تهیونگ خودشو بالا کشید ودستشو به طرف جیمین درازکرد"حالا شروع کن" جیمین خودشو بالا کشید تیم دوم سر جاهای مشخص شده ایستادن جونگ ایل با دیدن جیمین نگاشو ازش نگرفت جیمین موهاشو با یه دست بالا داد وچندبار پلک زد جونگ ایل آب دهنشو قورت داد تهیونگ خندید"خب طعمه رو قورت داد" جونگکوک که از اول به جونگ ایل خیره شده بود با دیدن دستپاچگیش مقابل جیمین دستشو مشت کرد با سوت مربی همه به روبرو نگاه کردن با سوت بعدی همه واردآب شدن از تیم دوم جونگکوک ویکی از همکلاسیاش وجونگ ایل وهوسوک برنده اعلام شدن بعد از سه دور مسابقه حالا جونگکوک تهیونگ هوسوک وجونگ ایل تو جایگاه ایستاده بودن تهیونگ وجونگکوک به هم نگاه کردن هوسوک نگاشون کرد ولبخند زد اونم از جونگ ایل دل خوشی نداشت با سوت مربی تو آب پریدن وجیمین جایی که تهیونگ ازش خواسته بود ایستاده بود بعد از دور دوم حالا وقت عملی کردن نقششون بود جیمین دستی رو
گردن بلندش کشید وجونگ ایل برای یه لحظه حواسش پرت شد هوسوک حالا ازش جلوتر بود جونگکوک وتهیونگ هم نزدیکش شنا میکردن جونگ ایل بازم سعی کرد روی مسابقه تمرکز کنه نزدیک خط پایان بودن که جیمین صداش کرد"جونگ ایل هییییونگ" جونگ ایل که برای اولین بار موردتوجه جیمین قرارگرفته بود متوقف شد وبه جیمین نگاه کرد جونگکوک با اشاره ی تهیونگ زیرآب رفت تهیونگ هم سرشو زیرآب برد جونگکوک سمت راستش بود وتهیونگ سمت چپ تهیونگ دستشو بالابرد وبا انگشت تا3شمرد جونگکوک وتهیونگ سعی میکردن بدون اینکه چیزی بفهمه سریع مایو رو پایین بکشن جیمین خندید"جونگ ایل هیووونگ تو ازهمه بهتری" جونگ ایل فقط محوتماشا بود وهوسوک تقریبا به پایان رسیده بود با بیرون اومدن جونگکوک وتهیونگ از آب جیمین خودشو عقب کشید جونگ ایل سعی کرد به شناش ادامه بده هوسوک با سوت مربی نفر اول اعلام شد جونگکوک وتهیونگ هم دوم وسوم هر سه از آب خارج شدن همه منتظر جونگ ایل بودن جونگکوک در حالی که نفس نفس میزد کنار هوسوک وتهیونگ ایستاد جیمین هم خودشو بهشون رسوند تهیونگ خندید"پسرا نمایش داره شروع میشه" هوسوک خودشو طرف تهیونگ کشید"مایوشو چکار کردین؟" جونگکوک" تو ساک یکی از بچه ها" جیمین خندید"اییییی هرکی هست باید کل ساکشو بسوزونه" تهیونگ هم خندید" دستامونو باید ضدعفونی کنیم کوک" هوسوک حرفشونو قطع کرد"هییییس رسید" جیمین آروم زمزمه کرد"طبیعی باشین" با صدای هین جمعیت وجیغ دخترا جونگ ایل که هنوز متوجه نشده بود چه خبره به خودش نگاه  کرد وسریع دستاشو جلوی خودش گرفت هوسوک ازخنده قرمز شده بود واون سه تا از بس خندیده بودن اشک از چشماشون سرازیر شده بود مربی اخم کرد"یکی یه حوله بیاره" خانم جونگ درحالی که پشتشو به جونگ ایل کرده بود معترض گفت"دفعه ی بعد همچین چیزی ببینم از تیم اخراجی"  جیمین خندید ودستشو رو شونه ی تهیونگ گذاشت"اگه به ما شک کنه چی؟" جونگکوک شونه ای بالا انداخت" میخواد چکارکنه مثلا" تهیونگ هم تایید کرد"آره بعدشم چطور میخواد شک کنه " هوسوک نگاشون کرد"پسرا....بهتون افتخار میکنم" جیمین خندید"ولی اولین بار همچین چیزی نمیگفتی" "فکرنمیکردم همچین لذتی داشته باشه" جونگ ایل با اخم از کنارشون گذشت اونقدر عصبانی بود که دوستاشم جرات نداشتن بهش نزدیک شن مشغول خشک کردن خودشون بودن که با صدای داد وبیداد جونگ ایل خودشونو به رختکن رسوندن جونگ ایل یقه ی یکی از دوستاشو گرفته بود وسرش داد میزد جیمین به جونگکوک نگاه کرد"نگو که" جونگکوک سرتکون داد"آره" جونگ ایل مشتی به صورت پسر زد"کاری میکنم از بدنیا اومدنت پشیمون شی" با رسیدن آقای کانگ مربی دومشون بچه ها کم کم پخش شدن واون دوتا هم توبیخ شدن تهیونگ به جیمین وجونگکوک نگاه کرد"خب به مناسبت این پیروزی بیایین یه عکس بگیریم...این روز تو تاریخ گوشیم باید ثبت شه" جونگکوک وتهیونگ کنارهم ایستادن وجیمین از پشت بغلشون کرد وسرشو روی شونه اشون گذاشت با شمارش تهیونگ هرسه خندیدن وتهیونگ عکس گرفت. هرسه لباساشونو پوشیده بودن وآماده بودن که از مدرسه خارج شن که تهیونگ صداشون کرد"نظرتون چیه امشب بیایید خونه ی ما؟" جیمین خندید"من هستم" هوسوک هم دستشو دور شونه ی تهیونگ حلقه کرد"منم هستم" جونگکوک هم سرشو تکون داد"پس منم هستم

Sorry that I leftWhere stories live. Discover now