امگاورس، ژانری هستش که دستبردهای زیادی درش اتفاق میوفته.
یک بنیاد داره و یک سری جزئیات که به سلیقه نویسنده تغییر میکنه.اول از همه در دنیای امگاورس افراد بر اساس گونه و جنسیت ثانویهاشون دسته بندی
میشن، این دسته ها به طور کلی شامل:آلفا
این گونه که به طور معمول رهبران جامعه رو در خودش جای داده به دو دستهی اصیلها (خون خالص ها) و معمولیها تقسیم میشن.بتا
این گونه معمولاً شامل اشخاصی هست که برای جامعه ضروری هستند و درصد زیادی از کل رو به خودشون اختصاص دادند.امگا
این گونه معمولاً سبب ادامهی نسل میشن و اغلبِ جایگاههایی که نیازمند دقت و لطافت بسیار هست مانند پرستاری، معلمی و از این دست مشاغل رو به اشغال خودشون درآوردند.
چیزی که داستان من رو از اکثریت متمایز میکنه وجود گونهای به نام دلتا هستش.دلتا
این گونه قوی ترین افراد جامعه هستند و بر روی همهی گونهها تسلط دارند و حتی آلفاهای اصیل نیز از فرمان مخصوص آنها پیروی کرده و نمیتونند نافرمانی کنند. آنها کمتر از 2 درصد جامعه را در بر می گیرند.در مورد گونهها هیچ چیز صددرصدی وجود نداره و حتی ممکنه از دو بتا یک آلفا زاده بشه ولی خب احتمالش خیلی کمه و به طور کلی به این شکله:
آلفا+دلتا=به صورت پنجاه/پنجاه آلفا و یا دلتا
آلفا+آلفا=آلفای خون خالص، درصد کمی هم امگا و بتا
آلفا+بتا=بتا، آلفای معمولی
آلفا+امگا=آلفای معمولی، امگا
بتا+دلتا=بتا و درصد کمی دلتا
بتا+امگا=بتا، امگا
بتا+بتا=بتا، امگا
امگا+دلتا=امگا، خیلی خیلی خیلی نادر دلتا
امگا+امگا=امگا، بتااین از گونه ها، حالا میرسیم به بخش مورد علاقهی من یعنی
رایحهها:
هر گونه جدای از رایحهای که به طور معمول از خودش ساتع میکنه، رایحهای هم داره که تنها جفتش میتونه اون رو استشمام کنه و از طریق همین رایحه همدیگرو پیدا میکنند.
آلفاها و دلتاها رایحهی مخصوصی دارند که با استفاده از اون میتونند بقیهی گونهها رو گوش به فرمان خودشون بکنند.بتاها کمترین تاثیر و امگاها بیشترین تأثیر رو نسبت به این رایحه دارند، که البته آلفاها هم دربرابر رایحهی دلتاها توانایی مقاومت ندارند.
سواستفاده از این رایحه بر روی امگاها ممنوع اعلام شده و فقط در صورت لزوم آزاد به استفاده هستند و اگر ثابت نشه که نیاز به استفاده از این رایحه بوده، سواستفاده محسوب شده و مجازات داره... درسته فقط برای امگاها...آلفاهای بیچاره!مارک:
افراد پس از پیدا کردن جفتشون(از طریق رایحه) تمایل شدیدی نسبت به گاز گرفتنِ جایی بین شانه و گردن، که منبع ترشح رایحه هست، و ثبت نشان مالکیت خودشون در اون قسمت پیدا میکنند، بعضی ها میتونند در برابر این میل مقاومت کنند و بعضی که شامل جمع کثیری از دلتاها میشه این توانایی رو ندارند...دعا کنید که جفتتون یک دلتا نباشه وگرنه...واویلا!جمعیت زیادی از افراد تمایلی به پیدا کردن جفت حقیقیشون ندارند و معمولاً هم موفق به پیدا کردنش نمیشند حتی اگر دلشون بخواد، در واقع درصد کمی از افراد جفت حقیقی دارند پس افراد میتونند با شخصی غیر از جفت حقیقیشون وارد رابطه بشند و یا ازدواج کنند. اما خب...این قضیه برای دلتاها یکم فرق میکنه! افرادی که جفتشون یک دلتا باشه، نمیتونند ازش اجتناب کنند و تنها و تنها میتونند با جفتشون ازدواج کنند...
این خوبه یا بد؟هیت:
به صورت ماهیانه و به مدت سه روز برای امگاها اتفاق میوفته و در این دوره میل جنسی و توانایی باروری افزایش پیدا میکنه... با شات های فوری و قرص کنترل میشه...خب...نه کامل!
علاوه بر اون، بعد از مارک شدن هم وارد هیت به شدت دردناکی میشن که نه توسط قرص و نه شاتهای فوری کنترل نمیشه...رات:
به صورت فصلی و به مدت سه روز برای آلفاها و دلتاها اتفاق میوفته و میل جنسی و میل به مارک کردن در این دوره به شدت افزایش پیدا میکنه...هیچ جوره کنترل نمیشه و یا باید خودشون رو تا پایان دوره حبس کنند و یا با کسی وارد رابطه بشند که نود و هفت درصد مواقع به مارک شدن طرف ختم میشه.
علاوه بر اون، بعد از مارک شدن و بعد از اولین ملاقات با جفتشون هم وارد رات شدید و غیرقابل کنترلی میشن...نشان:
بعد از اینکه طرفین همدیگه رو مارک کردند، علامتی پشت گردن و در بالای مهرهها ظاهر میشه که بهش نشان میگن...رنگ چشم:
در حالت گرگ افراد گونههای مختلف متفاوتِ:
دلتا: ارغوانی
آلفای اصیل: یخی
آلفای معمولی: قرمز
امگا: فیروزهای
بتا: زرداین هم از این!
توضیحاتی که لازم دونستم در رابطه با ژانر امگاورس در اختیارتون قرار بدم.😙💜لطفاً ووت بدید و کامنت بزارید.🤗❤️
I purple u...💜
YOU ARE READING
Lonely Moon
FanfictionGenre: "Omegavers, Crime, Angst, Action, Romance, Phycology" Couples: "KrisYeol, Yoonmin, Kaihun" Writer: "Purplephoenix" «ماهِ تنها» خلاصه: زندگی خوبی داشت، خوشحال بود و از وقت گذروندن با خانوادهاش لذت میبرد... اما یک روز...توی یک لحظه...همه چی...