Taylor
پام رو در راستای شانهم قرار دادم و در حدی که قائم باشه خمشون کردم. تیر رو آروم روی زه کمانم گذاشتم و هدفی فرضی رو زیر نظر گرفتم. حداقل تا این حد از طرز استفاده تیرکمان سر درمیاوردم. تیر نسبتا سبکی بود و میتونست فرز و سریع با نوک تیزش که به سنگ هایی درخشانی ماهرانه مزین شده بود ، هر هدفی رو پاره کنه.
وینوس با صدای بلندی گفت:
- خب اول باید نقاط قوت و ضعف دشمناتون رو بدونید. هر راند با تعدادیشون آشنا میشید. نکرها «𝑁𝑒𝑘𝑘𝑒𝑟» ، اونا غیب میشن و معمولا به گروهی حمله کردن علاقه دارن. اگه بهشون اجازه حمله بدید ، آسیب زیادی بهتون وارد میکنن پس حواستون رو جمع کنید.سعی کردم افکار مملوء از ترسم رو پشت چشمای خونسردم پنهان کنم. هیچ احتمال لعنتی وجود نداره که من به عنوان کسی که اولین باره یه تیرکمان رو از نزدیک میبینه ، بتونم از یکیشون استفاده و بلکه از خودم دفاع هم کنم. تیر رو ناامیدانه به تیردان روی پشتم برگردوندم.
دهانم رو برای اعتراض باز کردم که ناگهان وینوس گفت:
- با توجه به اطلاعاتی که درباره نکر ها کسب کردید براتون آرزوی موفقیت میکنم چون اولین مهمونتون نکر ها هستند.با وحشت به درِ آهنیِ متزلزلی که به دستور وینوس درحال باز شدن بود خیره موندم. موجوداتی با قد کوتاه تر از یک انسان و قیافهی زشت تر از نعشۀ چند روز موندۀ یک خفاش ، بال زنان ما رو در همه جهت محاصره کردند. جیغ آزاردهندهشون میتونست هفصد تن فیل رو به سجده دربیاره.
درحالی که با دستام گوشامو پوشونده بودم فریاد زدم:
- هی منم بال دارم اما جیغ نمیزنم عوضی ها!
و با اعصابخوردی تیری از تیردان بیرون کشیدم و به زه کمانم گیر دادم. با چشمام بد ترکیب ترینشون رو تعقیب کردم و در اولین فرصت تیر رو به سمتش رها کردم اما نرسیده به موجود چندش آور فرود اومد. با خود گفتم: خیلی خب بیشتر زه رو بکش. بیشتر زه رو بکش.
سریعاً تیر دیگری رو قابیدم ولی اینبار با قدرت و دقت بیشتری رهاش کردم.
خودشه! خورد وسط ملاجش!
با خیال راحت تری مشغول هدف گیری شدم. تیر اندازیم چنگی به دل نمیزد اما برای اولین بار حتی فراتر از عالی بود. گمونم باید به معجزه ایمان بیارم.نگاهی به بقیه انداختم که هر کدوم با روش خودشون کار نکر هارو تموم میکردن.
وینوس:کافیه نکر ها رو ببرید.
وقتی وجود شرشون کم شد با بیقراری بال هام رو بستم و روی زمین فرود اومدم.
هری: موجود بعدی قراره بیاد؟
وینوس: البته مرد جوان. وقت زیادی نداریم و شما هم آموزش کافی ندیدید.
کول:پس موعد کار ما کیه؟
وینوس:این رو کسی نمیدونه.
موجود بعدی نایت ریثه «𝑛𝑖𝑔ℎ𝑡 𝑤𝑟𝑎𝑖𝑡ℎ» توی مه شب قوی ترن ، با روغن شمشیر و طلسم یردن میتونید بکشینش. سوالی نیست؟
YOU ARE READING
sprit of revenge🥀
Fantasyچهارتا نوجوون که وارد یه دنیای دیگه میشن و هر کدوم هویت های جدیدی پیدا می کنند. اونا باید دنیا رو از دست یه شیطان نجات بدن، اما چطور و چرا؟ در این بین باید با موجودات مختلف دست و پنجه نرم کنند. مطئمنم خوشت میاد پس زود باش شروعش کن! ❦︎♡︎❦︎♡︎❦︎♡︎❦︎♡...