Harry
بعد از صرف نهار همراه تیلور اومدیم توی باغ بزرگ و زیبای قصر. نشسته بودیم و به گل های عجیب و غریب و همچنین مسحور کنندهٔ باغ نگاه میکردیم.
تیلور آهی کشید و ناگهان پرسید: هی هری، به نظرت ما از پسش بر میایم؟
سوالی نگاهش کردم که خودش فهمید.
- در مقابل شیطان و تمام این قضایا.
+ خب نمیتونم قطعی بگم اما به نظرم همه چشم انتظارشون به ماست،باید تلاش خودمون رو بکنیم.
تیلور اومد چیزی بگه که با صدای خدمتکار متوقف شد.
خدمتکار با صدای زیری گفت:جناب وینوس میخواهند شما را ببینند.
بدون اینکه حرف دیگه ای بزنیم، دنبالش رفتیم. به یه سالن نسبتا بزرگ راهنماییمون کرد.
تیلور زیر لب گفت: اندازه ی موهای سر من سالن دارن.
خنده ام رو به سختی قورت دادم.
وینوس و مرد دیگری روی صندلی نشسته بودن.صدام رو صاف کردم و پرسیدم: سلام، اتفاقی افتاده؟
وینوس لبخند اطمینان بخشی زد و گفت: مرد جوان چرا انقدر نگرانی؟ نترس اتفاقی نیفتاده.
همراه تیلور روی دو تا صندلی نشستیم.
کول و اما هم بعد از چند دقیقه بهمون ملحق شدند.وینوس صداش رو با سرفه ای صاف کرد و شروع کرد به صحبت کردن: امشب مهمانی به افتخار ورود شما به دنیای ما برگزار میشه،
لباس و تمام لوازم مورد نیاز در اختیار شما قرار داده میشود. خدمتکار ها شما رو به مکان آماده شدنتون راهنمایی میکنند.اما و تیلور با خوشحالی همدیگر رو بغل کردند
بعد همراه با خدمتکاری که براشون تعیین شده بود رفتند.کول آه غم انگیزی سر داد و گفت: هی پسر، دیدی تا اسم مهمونی اومد انگار تا حالا اسم ما رو نشنیدن!
خندیدم و گفتم: آره دیگه مهمونی که اومد به بازار هری و کول میشن دل آزار.
این بار با همدیگه زدیم زیر خنده.
خدمتکار مردی به سمتمون اومد.خدمتکار گفت:لطفا دنبال من بیاید تا شمارو تا پیش خیاطتون همراهی کنم.
همدیگرو نگاه کردیم به همدیگه چشمک زدیم.
کول: البته، ممنونم.
من:حتما ! الآن میاییم.
خدمتکار راه افتاد و ما هم پشت سرش قدم هاش رو دنبال کردیم.
با تعجب پرسیدم:صبر کن ببینم، مهمونی امشبه؟
کول شونه هاش رو بالا انداخت و گفت:فکر کنم.
گفتم:فقط چند ساعت مونده تا شب پس چطور حالا میریم پیش خیاط؟ یکم دیر نیست؟!
کول سرش رو خاروند و گفت:راستش نمی دونم ! آمم شاید کارش خیلی درسته!؟
YOU ARE READING
sprit of revenge🥀
Fantasyچهارتا نوجوون که وارد یه دنیای دیگه میشن و هر کدوم هویت های جدیدی پیدا می کنند. اونا باید دنیا رو از دست یه شیطان نجات بدن، اما چطور و چرا؟ در این بین باید با موجودات مختلف دست و پنجه نرم کنند. مطئمنم خوشت میاد پس زود باش شروعش کن! ❦︎♡︎❦︎♡︎❦︎♡︎❦︎♡...