EPS3:🧧 🎋HE IS BELONGS TO ME🎋🧧

1.4K 337 76
                                    

🌟HELLOW EVERY BODY'S

🔱 امیدوارم از خوندن این پارت لذت ببرید 🙄

🔱 لازم دیدم قبل شروع چند نکته رو خدمتتون
عرض کنم 🧐😁

💬 تا الان خیلی به عنوان تازه وارد به واتپد از من حمایت شد و باید به خاطرش واقعا از شما ممنون باشم پس عرض کنم
ممنون 😁💓💓💓💓💓
واقعا فکر نمی کردم اینقدر از من حمایت بشه واقعا دست همتون رو میبوسم از دور

💬 دوست دارید ادامه چطوری پیش بره و راجب کانسپتی که برای هر یک از شخصیت ها گذاشتم راضی هستید ؟.....🧐

💬 و اینکه شدیدا دوست دارم خانواده ما بزرگ تر بشه پس لطفا به دوستانتون هم این بوک رو معرفی کنید واقعا ممنون میشم 😜

💬 اگر از این نظر راه بیفتیم واقعا انرژی بیشتری میگیرم از ادامه این داستان ها و همینطور که همه ما میدونیم نویسنده وقت و زمان زیادی برای نوشتن این بدم ها میزاره و ووت و کامنت گذاشتن از شما زمان و یا هزینه ای نمیبره پس .... 🙄🙄🙄

💬 خیلی خب دیگه زیاد حرف زدم بریم برای ادامه خودم بیشتر هیجان دارم که چی میشههههه

بالاخرههههههه چانییییی بک رو دیدددددد
ویایاایلسسهسساسهسااساساطاساسا

و راستی NH VR یعنی از نظر سوم شخص

😜😜🙄🙄🙄🙄

اون .... اون .... اون جفت منه ....

چشم هام رنگ خون شد و این نشونه اینه که گرگ
درونم کنترلم رو گرفت ......

NH VR :

یونجون تا عمرش چانیول رو اینطوری ندیده بود
یا شاید گرگش رو ندیده بود

با آزاد شدن فرمون های خشم آلفای خون خالص کل
بار رو فرمون های ترس اطرافیانش رو گرفته بود

آلفا هایی که با امگاشون اومدن؛ اون ها رو توی سینه هاشون قائم میکردن تا رایحه آلفای خون خالص عصبانی توی مشامشون نره ولی

اون رایحه .....

اون قوی تر از این حرف ها بود خیلی خیلی قوی

همه آلفا و امگا های اونجا به خودشون میلرزیدن و منتظر ریکشنی از اون آلفا بودن .....

چانیول اون رایحه رو دنبال کرد و به یک اتاق رسید

اگر چیزی که تصویر کنم رو ببینم اون زنده نمی مونه "

این جمله ای بود که همه شنیدن

اون فریاد اون آلفا بود ....

که دل هر کسی رو میلرزوند .....

اون آلفا با تمام قدرت اون در رو باز کرد به طوری که نه تنها در شکست بلکه دیوار پشتش هم شکست ..

اون آلفا داشت امگایی که متعلق به من بود رو لمس
میکرد ......

اون متوجه من شد ؛ اون به وضوح می لرزید ...

 ⛓🛡 (1)A̶ L̶O̶V̶E̶ B̶T̶W̶E̶E̶N̶ P̶O̶W̶E̶R̶[full]حيث تعيش القصص. اكتشف الآن