🥀🕸DONT SAY MY OMEGA NAME ON YOUR MOUTH🥀🕸

549 149 23
                                    

HI ❣ MY ❣ BABY 👉❤👈

سلام به همه کیوتی های من •~•
چطورید؟!!👊 چه خبرا ¿¡¡

اومدم با یک پارت جدید 😫😍

  بازدید و ووت داره کم میشه ها¿¡¡¡روند داستان بد شده ؟!!( 🤔) لطفا جواب بدین با تشکر از همه موچی های عزیز * با اشک صحنه را ترک کردن

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

 
بازدید و ووت داره کم میشه ها¿¡¡¡
روند داستان بد شده ؟!!
( 🤔) لطفا جواب بدین
با تشکر از همه موچی های عزیز
* با اشک صحنه را ترک کردن

            ○■○■●■○■○■○■○■○■○■○

( از نظر جادوگر و خانم لورن )

- خانم لورن + جادوگر

بعد از ساعت ها بالاخره دعوای

_ این ها خسته نمیشن اینقدر دعوا میکنن
پس چرا چند دقیقه پیش چان زمین رو به آسمون وصل کرد تا نجاتش بده  در حالی که باهاش مشکل داره ؟!!

+ هی دختر تو در حدی نیستی که توی دعوای الهه ها دخالت کنی !!

با این حرف مادرم چشم هام رو توی کاسه چرخوندم مگه قصر چوسانه؟!! در ضمن این دو تا می تونن هر چیزی باشن به جز الهه

بالاخره بعد ساعت ها آخرین حرفشون رو زدن

بک : من از توی دیک فیس طلاق میگیرم

چان : به دیک فیسم
انگار کشته مردتم

بک : به دیکم

چان : به دیکم

بعد هر دو به هم پشت کردن و رفتن یک جایی از غار نشستن

جادوگر به دخترش اشاره کرد تا از اونجا برن

چان از اون گوشه یواشکی به بک نگاه میکرد و بک هم همینطور

توی یک ثانیه با هم چشم تو چشم شدن

BEKHYUN  VR:

باهاش چشم توی چشم شدم
سریع روم رو برگردوندم

عوضی فکر کرد کی هست ؟!!
حیف من که از دیدن حلق آویز شدنش ناراحت شدم

باید اون لحظه میرقصیدم

بعد از چند دقیقه حس کردم چیزی به پشتم چسبید
دستی دور کمرم حلقه شد

: بک ... من ..معذرت میخوام
واقعا خیلی نگرانت بودم می ترسیدم چیزیت بشه
تا هر وقت بخوای میتونی بهم فحش بدی و من رو بزنی ولی لطفا به خودت آسیب نزن و سعی نکن چیزی رو از من قایم کنی 

 ⛓🛡 (1)A̶ L̶O̶V̶E̶ B̶T̶W̶E̶E̶N̶ P̶O̶W̶E̶R̶[full]Where stories live. Discover now