دلتون برام تنگ شده بود ؟!
منم همینطور 😭💗👊بریم برای ادامه بدون وراجی
♤■♤■♤■♤■♤■♤■♤■
CHANYEOL VR:
بالاخره صبح رسید و از شر دیروز نجات پیدا کردم
اولین کاری که کردم سر زدن به بک بوددیروز از شدت خستگی سر جام خوابم برده بود
بک بیدار شده بود و داشت با اون خون اشام حرف میزدوقتی چشمش به من خورد با لبخند گفت:
_ چان بیا گوش بده
چقدر زندگیش تا الان خفن بود منم دلم میخواد خون اشام بشمو چانیول زیر طوری که کسی نشنوه گفت :
_ اصلا زندگی خفن فقط من
این خون اشام داره ادای من رو در میارهو بعد رفت و کنار بک نشست و توی همین حالت اون خون اشام بلند شد و به نشونه احترام برای چانیول خم شد
_ صبح تون بخیر لورد
چانیول زیر لب باز گفت :
_ صبح بخیر و مرگ
بک که شنیده بود یک اخم بزرگ به سمت چان کرد و چان سرش رو به نشونه چیه تکون داد
چانیول سرش رو به طرف اون خون اشام کرد
_ میتونی بری
اون خون اشام هم شوک شد ولی مطیعانه پیروی کرد و از اونجا رفت
_ تو چته چان ؟!
_من هیچی چرا باید چیزیم شده باشه ؟!
بکهیون بعد این حرف چان پقی زد زیر خنده و گوش های چانیول رو توی دستش گرفت
_ ای خر حسود
حسود دو تا شاخ درمیارهچانیول خودش رو عقب کشید و به سمت بک با لحنی خونسرد مثل همیشه گفت :
_ دقیقا به چی حسودی کنم
بکهیون براش چشمکی زد و از جاش بلند شد و رفت و چانیولی که داشت فکر میکرد با شاخ چطوری میشه تنها گذاشت
چانیول درگیر افکارش بود که گوشیش زنگ خورد
باباش بود
گوشی رو توی دستش گرفت و جواب داد
_بله بابا
V : من صد در صد بابات نیستم و بهت اطمینان نمیدم بتونی دوباره ببینیش
چانیول خشک شد و احساس میکرد که روش آب سرد ریختن
این یعنی چی ؟!_ تو کی هستی و بابام کجاست ؟!
V: واو واو آرام پدرت حالش خوبه ولی نه برای یه مدت زیاد
_ اگر یک تار مو ازش کم بشه میکشمت
صدای خنده پشت گوشی مثل تیر به قبل چانیول خورد
V: اگر من رو بکشی بابات میمیره در ضمن تو میتونی با کل پک بجنگی چانیول شی
ŞİMDİ OKUDUĞUN
⛓🛡 (1)A̶ L̶O̶V̶E̶ B̶T̶W̶E̶E̶N̶ P̶O̶W̶E̶R̶[full]
Rastgele💬🥀 توی دنیای من یعنی دنیای امگاروس الفاها در قله قدرت هستند و این از اون ها یک قدرت طلب ساخته ⚖ 💬 🥀 آیا یک قدرت طلب عشق رو قبول می کنه ⁉️ 🔱 اونم کسی مثل چانیول تنها الفای خون اصیل دنیا که اسمش حتی الفا ها رو هم به ترس می ندازه ‼ 🎭 💬🥀 عاقبت...