part 23 (married?🔞2)

29 3 7
                                    

<--------------------------------------------------------------------------------------------------->

چهارمین پیکم بالا رفتم .

میخواستم مست باشم تا حداقل با عذاب وجدانم کنار بیام .

اخر شب شده بود و همه مهمونای معمولی رفته بودن و اصلیا مونده بودن . لباساشون خیلی بهتر از من نبود .

وسط تو هم میلولیدن . حتی میشد دختراییو پیدا کرد که بین چنتا پسر میلولیدن .

با شوگا رفتیم وسط . آهنگ slumber party پخش میشد و باهاش خودمونو تکون میدادیم . (اگه برید متن اهنگشو بخونید خیلی سکسیه)

تقریبا نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم فقط با حرکات نرم شوگا بدنمو حرکت میدادم . خیلی بهش نزدیک بودمو کامل تو بغلش افتاده بودم .

سرمو بغل گوشش بردم و به حالت اغوا کننده ای زمزمه کردم :

-هوم ... پس از اینکارام بلدی ... دوسش دارم .

پوزخندشو حس کردم .

تو یه حرکت سرمو جلوی صورتش گذاشت و با فاصله زجر اوری روی لبام لب زد :

-خیلی مست کردی بیبی ... به فکر خودت باش .

بعدش اهنگ تموم شد . سرمو به منظور کیس جلو بردم ولی سریع عقب کشید و کنارم وایساد . غر زدم .

وقت رقص دوتایی عروسو دوماد شد .

نشستیم دور میز . شوگا کنارم نشسته بود .

حرکاتم دست خودم نبود . ناخوداگاه دستم روی دیک صفت شدش رفت و شوگا ۵ سانت پرید بالا و بعدش با تعجب نگاهم کرد .

سریع دستمو گرفت . میخواست با چشماش بهم هشدار بده ولی مست تر از اون چیزی بودم که بفهمم اهنگ بعدی In Da Getto پخش شد . دوباره همه هجوم بردن وسط .

(شوگا و اش سر میز اصلی نبودن بلکه یجایی ته سالن نشسته بودن)

تو یه حرکت جامو عوض کردم و رفتم برعکس روی شوگا نشستمو سرشو گرفتم و محکم بوسیدمش .

شک شده بود و هیچ حرکتی نمیکرد .

به خودش اومد و دستاشو پشتم گذاشت و باهام همکاری کرد .

اون لحظه میدونستم شوگا فیکه . حتی بعدش بهم اونشب گفت که درخواست یهوییشم بخاطر این بود که نامجون ازش خواسته بود این مراسمو اجرا کنیمو چون فکر میکردن من مخالفت کنم اینو گفتن .

حتی میدونستم اون کیس هم فیکه ولی لذت بهشتی بود .

میتونستم بگم تاحالا همچین لذتیو تجربه نکرده بودم .

جوری میبوسیدمش که فکر میکردم هر لحظه ممکنه تموم شه یا کنارم نباشه .

یه لحظه همچیزو فراموش کردم . حتی صدای کر کننده موسیقی که داشت تو سرمون مثل بتک میکوبید .

Club HouseWhere stories live. Discover now