خیلی تو ذوقم خورده بود ...
جین اومد سمتم .
-اوه اش ... همچیز مرتبه؟
سری تکون دادمو لبخند مصنوعی زدم .
-پس فردا بلیط برگشت دارید . ممنونم ... که اوردیش .
به دری که نامجون توش بود اشاره کرد .
سرمو دوباره تکون دادم و رد شدمو سمت در رفتم .
وقتی داشتیم میومدیم اینجا تو اوج خوابو بیداری چشم به یه رودخونه و یه باغ که برای همسایه بود بغل خونه خورد .
سمتش رفتم .
درست حدس زده بودم . یه رودخونه سرسبزو کم عمق بود .
باد ارومی میوزید و موهامو تکون میداد .
موبایلمو دراوردم و یه اهنگو پلی کردم که تو این زمان بهترین گزینه بود ...
The riverside - alt version _ agnes obel
اروم با اهنگ زمزمه میکردم .
متوجه حضور کسی شدم بهمین خاطر پشتمو نگاه کردم .
یونگی با یه دوربین تو دستش بود .
جلو اوم و روی سنگ کنار من نشست .
گوشیمو برداشت و صدای اهنگو بیشتر کرد و بعدش با دوربینش شروع کرد به عکس گرفتن از منظره رو به رو .
بی اهمیت بهش رومو برگردوندم و به اهنگم گوش دادم .
گوشیم شروع به زنگ زدن کرد بهمین خاطر یکم از شوگا فاصله گرفتم تا به تلفنم جواب بدم .
-بله؟
هوپ-اش کجایی ؟
-کنار خونه لب رودخونه ...
نفس عمیقی کشید ...
-بیا اینجا به کمکت نیاز داریم .
گوشیو قطع کردم .
وقتی برگشتم دیدم شوگا بهم زل زده .
بهش چند ثانیه نگاه کردم و بعدش از بغلش رد شدمو رفتم تو خونه .
-چیشده ؟
هوپ و نامجون نگاهی بهم انداختن .
نامجون-اینجا یه کدگزاری لازم بود برای همون گفتم که بهتره تو این کارو کنی .
سری تکون دادم .
نشستم و مشغول کدگزاری شدم و حدود یک ساعت بعد تموم شد .
هوا سردتر شده بود و نم نم بارون میبارید .
پشت پنجره اتاق نشسته بودمو با شوق بیرونو نگاه میکردم .
هوپ اومد کنارم ...
ازش دلخور بودم ... درسته شاید منم بد رفتار کرده بودم ولی جیهوپ خیلی با من بد بود .
YOU ARE READING
Club House
FanfictionI Loved & I Loved & I Lost u ژانر : رومنس ، هپی اندینگ ، درام کاپل : ؟ وضعیت : پایان یافته