Part 18

291 97 45
                                    

روند مهمانی برای قبیله اوه و متحدانش مثل همیشه انجام شد و تنها فرقش حضور نداشتن اوه سهون، جانشین قبیله اوه بود که تصمیم گرفته بود بجای شرکت کردن توی باقیمونده مراسم، به خونه‌ش برگرده تا بتونه زود تر زخم هاش رو درمان کنه.

بعد از حمام رفتن و لباس پوشیدن، ییشینگ مجبورش کرده بود که توی پوزیشن مناسب روی صندلی های عقب ماشین دراز بکشه تا به خونه برسن و بتونه براش غذا و داروی مناسب فراهم کنه.

لوهان هم به کیونگسو سپرده شده بود و ییشینگ و جونگین به مراقبت از سهون مشغول شده بودن.

جونگین در حالی که رانندکی میکرد و فرمون رو توی دستش میچرخوند، از آینه نگاهی به سهون ساکت و متفکر انداخت و بعد نگاهش رو به ییشینگ منتقل کرد.

ییشنگ در حالی که نگاه جونگین رو جواب میداد سرش رو به معنای تاسف تکون داد و به جاده چشم دوخت.

جونگین میدونست که ساکت بودن سهون نشونه ی خوبی نیست. چون یکی از روش های سهون برای برگردوندن انرژی از دست رفته‌ش، دست انداختن جونگین و حرص دادن ییشینگ بود و الان اون توله گرگ کرمو به طرز اعصاب خورد کنی ساکت مونده بود.

جونگین معمولا کسی بود که سهون زخمی و تیرخورده رو به درمانگاه یا مرکز ییشینگ میرسوند و همیشه هم از پشت در حال کتک خوردن و انگشت شدن از طرف سهون بود چون همیشه خدا سر اینکه "چرا فقط مثل آدم رانندگی نمیکنی؟؟" یا "مطمئنی که مسابقه افتادن توی چاله های خیابون شرکت نکردی؟؟ زخمام همه باز شدن نکبت!" باهاش دعوا میفتاد و آخرم وقتی پیش ییشینگ میرسید جوری از جونگین ناله میکرد انگار اون بوده که کل راه توسط جونگین بولی میشده. پس این سکوت سهون برای جونگین فقط به این معنا بود که اون توله زیادی افسردست و از چیزی غمگین یا ناراضیه.

موضوعی که بیشتر سوال برانگیز بود این بود که سهون عادت نداشت اجازه بده کسی بفهمه که حالش خوب نیست و این چیزی بود که حتی بیشتر باعث نگرانی جونگین میشد.

ولی این به این معنا نبود که جونگین قراره مراعات اون گرگ جوجه ای رو بکنه و نیشخندی زد. الان فرصت خوبی واسه انتقام بود.

به سمت ییشینگ برگشت و گفت:

-نبینش اینقدر ساکته! همیشه که اون پشت میشینه تا یکاری نکنه که منم مثل خودش مجروح نشم بیخیال کرم ریختن نمیشه! یه سیخونکش کن ببین کدوم مهره‌ش در اومده!

سهون که با جمله جونگین سرش از روی صندلی بلند شده بود با حرص جیغ جیغ کرد:

-دارم میشنوم صداتو! اگه خیلی بخاطر بی توجه بودنم بهت نگرانی میتونم یکی دوبار از اینجا انگشتت کنم که خیالت راحت شه!

جونگین درحالی که انگار منتظر حمله‌ای از سهون بود تا باهاش غربتی بازی دربیاره بلافاصله به سمت ییشینگ برگشت و در حالی که به سهون اشاره میکرد داد زد:

•°○𝑆𝑈𝑅𝑉𝐼𝑉𝑂𝑅○°•Where stories live. Discover now