✦𝐌𝐲 𝐁𝐞𝐚𝐮𝐭𝐢𝐟𝐮𝐥✦ First Chapter

<Part 18>

تهیونگ آه کوتاهی کشید:"ممنونم"

_______________

جای خیلی کثیف و تاریکی بود. یسونگ دستش را تکان داد تا دود را کنار بزند و راهش را پیدا کند. جونگ کوک پشت یک میز کوچک تنها نشسته بود و می نوشید.

یسونگ نزدیک شد و جونگ کوک او را دید:"تو اینجا چکار می کنی؟"
در حد بی هوشی مست بود! یسونگ مقابلش نشست:"خانم پارک بهم زنگ زد"

جونگ کوک به عقب تکیه زد و لبخند احمقانه ای زد:"اون زنه مهربون..."

"گفت بیرون پرتش کردی و نگرانت بود!"

"فکر نمی کردم دوباره ببینمت!"

یسونگ از لیوان او استفاده کرد و برای خودش آبجو ریخت:"آره!...می ترسیدم برگردم اما...وقتی خانم پارک همه چیزو گفت منم نگران شدم و فکر کردم (اگر برگردم با من چکار می کنه؟می کشه؟خیلی خب...بذار منو بکشه اما باید بدونم چه اتفاقی براش افتاده"

جونگ کوک لبخند زد و سیگاری برای خودش روشن کرد:"دلم برات تنگ شده بود"

یسونگ هم با ناباوری لبخند زد:"من واقعاً در مورد کاری که کردم متاسفم"

جونگ کوک سر تکان داد:"می دونم...منم متاسفم"

"تو برای چی؟"

جونگ کوک سربه زیر داشت و نگاهش نمی کرد تا شرم نکند:"بدون توجه به احساسات تو جلوی چشم تو...با اون خوش می گذروندم ...هیچ فکر نکردم شاید حسرت بخوری... هیچ حدس نزدم شاید دوستش داشته باشی...هیچ درکت نکردم که شاید..."

یسونگ شرم کرد:هر چی بود گذشته رییس! منم پشیمونم تو هم! بیا دیگه حرفشو نزنیم"جونگ کوک فقط سر تکان داد و از بطری کمی نوشید.

یسونگ سعی کرد موضوع بحث را عوض کند:"آپارتمان رو فروختی! داری اسباب کشی می کنی؟"

"آره...معامله ونیز موفقیت آمیز بود و من شرکت رو به اونجا انتقال دادم ...پس مجبورم برم اونجا"

یسونگ هیجان زده شد:"وای رییس! این عالیه! می تونم باهات بیام؟ هنوزم کارمند تو هستم مگه نه؟"

جونگ کوک دود سیگار را به آرامی فوت کرد:"البته...من همه چیزو آماده کردم و اومدم سئول آخرین کارامو بکنم و برم تو هم آماده شو. ما باید چهارشنبه ونیز باشیم"

یسونگ سر تکان داد:"باشه! متشکرم"و اطراف را نگاه کرد:"این طرز تو نیست! جای ارزون قیمت و آبجو!؟"

جونگ کوک خنده ای کرد و سیگارش را خاموش کرد:"من فقط می خواستم برای مدتی شبیه بقیه مردم باشم...یه مشتری ساده...ولی خیلی سخته مثل بقیه بودن!"

گارسون یک بطری تازه و لیوان تمیز برای یسونگ آورد. یسونگ دست نزد:"حالا بهم بگو چی شد...من همه چیزو ویران کردم؟"