part 12

1.3K 165 84
                                    

با لبخند وارد اشپزخونه شد و به فلیکس که همچنان غر میزد

نگاه کرد : همش زیبایی .. همش جذابیت .. خوش هیکلیش که

دیگه اوف ... دیونه شدم اه .. مگه قلب من چقدر تحمل داره

عجبا ..

هیونجین خنده ی ارومی سر داد . اروم از پشت فلیکس توی
بغلش گرفت و بوسه ای روی گردن خوشبو و سفیدش گذاشت و گفت : باشه عزیزم .. اروم باش .
فلیکس با حرص ، ماگ ها رو پر از قهوه کرد و به سمت هیونجین برگشت .
نگاه خشمگینش رو به هیونجین داد و گفت : نمی تونم .. هیونجین ... حواست باشه به غیر از من به کسی نگاه نکنی ... من قلبم ضعیفه بفهمم داری خیانت می کنی میمیرما .
هیونجین خنده ای کرد و گفت : من بدون تو می میرم لی فلیکس ..
فلیکس با لبخند شیطانی بوسه ای روی لب های هیونجین زد و گفت : می دونستم .
هیونجین با لبخند دندون نمایی سرش رو به سر فلیکس نزدیک کرد و همون فاصله 2 سانتی رو هم از بین برد و لب هاش رو روی لب های قلوه ای فلیکس گذاشت .
اولین مک رو به لب پایین زد که یک دفعه صدای مینهو بلند شد : اه .. اه .. اه .. اه .. تموم کنید این عشق بازیا رو .. توی این چند ساعتی که اینجا بودم نزدیک 6 ساعتش فقط داشتم بوسیدنای شما ها رو میدیدم .. بسه دیگه .
فلیکس به سرعت از توی بغل هیونجین خارج شد و لبخند خجلی زد .
هیونجین دوباره بوسه ای روی لبای فلیکس گذاشت و گفت : مگه تو و دوست پسرت همش همو نمیبوسید ؟
مینهو اخمی کرد و گفت : نه بابا اون اوایل رابطه مثل تو و فلیکس بودیم ولی بعدش دیگه برام عادی شد .
صداش رو پایین تر اورد و گفت : یه جورایی دیگه تکراری شده برام .. همون اوایل رابطه فقط خوب بود .
فلیکس با ابرو به پشت سر مینهو اشاره کرد و لبش رو گاز گرفت .
مینهو اهانی گفت و دوباره به حرف زدن ادامه داد : ببین هیونجین ... فلیکس تا 1 سال اول رابطه برات تازگی داره و دوست داری همش بوسش کنی ولی به محض اینکه شد 1 سال و 1 روز دیگه دلت نمیخواد حتی ببینیش .
فلیکس بازم به پشت سر مینهو اشاره کرد و با چشماش به مینهو علامت داد .
مینهو عصبی از حرکات فلیکس اهی کشید و گفت : چته ؟ چرا اینطوری میکنی ؟
فلیکس متقابلا با داد گفت : جیسونگ پشت سرته .
مینهو با تعجب صاف ایستاد . یک دفعه گفت : شوخی قشنگی نبود فلیکس .
جیسونگ تو گردنی محکمی به مینهو زد و گفت : شوخی نمیکنه ... من وتقعا پشت سرتم خرس گنده .
مینهو با ترس به سمتش برگشت و لبخندی زد و گفت : نه جیسونگ من منظور بدی نداشتم .. فقط میخواستم نوع روابط رو بگم بهشون .
هیونجین لبخندی زد و به فلیکس که با خنده های ریز به اون دو نگاه میکرد چشم دوخت .
جیسونگ با لحن گریه مانندی گفت : الان یعنی من برات تکراری شدم ؟
مینهو نفس عمیقی کشید و گفت : نه عزیزدلم .. من هیچ وقت از تو زده نمیشم نفسم .
جیسونگ به سمتش رفت و گفت : الکی نگو .. واست کهنه شدم نه ؟ عاشق کسه دیگه ای شدی ؟ خوشگله ؟ مثل مکن لپ داره ؟ مثل من سوراخش برای دیک ...
مینهو با عجله دستش رو روی دهن جیسونگ گذاشت و با لبخند خجلی به هیونجین و فلیکس نگاه کرد .

warm bodyWhere stories live. Discover now