♡COWARDICE♡

1.3K 316 64
                                    

دوباره یک جلسه خانوادگی برگزار شده بود...
همون طور که چانیول حدس میزد، الان مسائل خانوادگیشون در اولویت بود و میخواستن بعد جلسه درباره ازدواج رئیسشون بحث کنن.

در حالی که پیشونیشو ماساژ میداد، ناله زیرلبی کرد.
چطور باید به همه توضیح میداد پدر بچه هاش حاضر نیست باهاش ازدواج کنه؟
این دقیقا چیزی بود که ازش میترسید.

به دستیارایی که مطالب مهم رو یادداشت می کردن، گفته شده بود بعد از اتمام جلسه از اتاق بیرون برن.

چن خیلی ترسناک بهش نگاه میکرد. انگار از اتفاقات زندگی اون زوج خبر داشت. جونگده دوست صمیمی بک بود و از این که دوست پسرش کسی رو داره که اینطور نگرانشه، دلش گرم بود.

توی چند روز اخیر متوجه شد بکهیون از یه پسر شاد و پر هیجان، به پسری ساکت و گوشه گیر تغییر کرده.
زیاد گریه میکرد و این ناراحت کننده بنظر میرسید.

برای آروم کردنش هر روز یه ظرف از کیک توت فرنگی مورد علاقه ش رو داخل اتاق میزاشت. دعوا نمیکردن اما فضای بینشون متشنج بود.

هنوز درمورد ازدواج صحبتی نکرده بودن...
راستش منتظر وقت مناسب بود ولی قبلش باید چندتا کار انجام میداد و یکی از اونها، مقابله با خانوادش بود.

چشماشو به اطراف چرخوند.
مدیرای ارشد شرکت اونجا حضور داشتن و مادرش به نمایندگی از آقای پارک، کنارش نشسته بود.
بزرگای خانواده با عصبانیت بهش نگاه میکردن.

جونگین با نگرانی بهش خیره بود و حتی جونمیون هم حضور داشت. درواقع هرکسی که نقش مهمی در خانواده ایفا میکرد، باید خودش رو به اون جلسه میرسوند.

آقای کیم، پدر جونگین و جونمیون، اولین کسی بود که بحث رو شروع کرد.

-- بچه ها به زودی به دنیا میان اما ما در مورد اخبار عروسی چانیول چیزی نشنیدیم.

مادرش قصد جواب دادن داشت ولی چانیول جلوشو گرفت و با نفس عمیقی، شخصا به پیشواز مشکل اصلیش رفت.

قبل از این، هیچوقت اعضای خانواده پارک فرزندی بدون ازدواج نداشتن. اون خانواده در مورد آداب و رسوم سختگیر بود.

راستش راجب مقالات و زمزمه های بیرون در مورد اینکه چطور داره آداب و رسوم رو زیر پا میذاره، شنیده بود. داشتن فرزندان بدون ازدواج، باعث نامشروع نامیده شدن بچه هاش میشد و این قطعا در آینده نتیجه مثبتی نداشت.

نامشروع بودن دوقلوها ممکن بود باعث کم شدن قدرت و نفوذ پسراش بشه و همین تحقیر بزرگی تلقی میشد.

حتی چند روز پیش از یه شرکت خبری برای مقاله ای که دوقلوها رو "پسران غیر رسمی پارک" نامیده بود، شکایت کرد و حالا از اون شرکت خبری، دیگه چیزی باقی نمونده بود.
کاری که اون شرکت انجام داد، به معنای انگ زدن به وارث خانواده پارک و یک گناه نابخشودنی بود.

The Baby Deal "persian ver" [Complete]Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ