BONUS1: ☆7 months☆

1.3K 308 29
                                    

بعد از هفت ماه، ترس جدایی دوقلوها از پدراشون کم نشده بود و بکهیون فکر میکرد حتی قراره بیشتر هم بشه، مخصوصا هیوکی!

یک ماه بعد از عروسیشون، هردو تصمیم گرفتن ماه عسل رو تا زمانی که بچه هاشون بزرگ بشن، به تعویق بندازن. هیون و هیوک برای اینکه رهاشون کنن و به سفر برن، خیلی کوچولو بودن و ماه عسل براشون امکان پذیر نبود.

ییشینگ گفته بود طبیعیه که دوقلوها تا این حد بهشون وابسته باشن و آدمای غریبه رو پس بزنن اما این حرف چیزی از نگرانی بکهیون کم نکرده بود.

توی همین فکرا بود که با صدای گریه شدید یکی از بچه ها از جا پرید اما همین که خواست از روی همسرش رد بشه، به اشتباه لگد محکمی به پهلوش کوبید و صدای ناله ش رو درآورد. با معذرت خواهی زیرلبی، سریع خودش رو به اتاقشون رسوند.

آسمون تاریک بیرون از پنجره نشون میداد بچه هاش ساعت بدی رو برای گریه انتخاب کردن. البته دوقلوها عاشق این بودن که نیمه شب بیدار بشن و از انتهای شش هاشون جیغ بزنن و گریه کنن تا یکی سراغشون بیاد.

تا وارد اتاق شد، هیوکی رو دید که دست و پاهاش رو به دیواره تختش میکوبوبه و اشک میریزه. سریع جلو رفت، پسر عزیزش رو میون بازوهاش گرفت و آروم تکونش داد.

_ آروم باش عزیزم، من اینجام.

بلافاصله متوجه شد هیونی هم بیداره و همزمان که مشغول خوردن شست خیسشه، با چشمای گرد بهش خیره شده و چشم ازش نمیگیره.

_ اوه، اینو نگاه کن هیوکی! هیون هم بیدار شده!

بالاخره گریه بچه توی بغلش تموم شد و سرشو بالا آورد تا به قل دیگه ش نگاه کنه. البته لمس ها و صدای بکهیون همیشه مثل جادو عمل میکرد و همین کافی بود تا به دوقلوها آرامش بده.

+ چیشده؟

با شنیدن صدای بم همسرش، به عقب چرخید و چانیول رو در حال مالوندن چشمای پف کرده ش دید. طبق معمول هیچ تیشرتی تنش نبود و بند شلوارش هم به طرز خطرناکی شل شده بود.

باید میگفت هنوز توی فصل زمستون بودن و دمای هوا حتی یک درصد هم باعث نمیشد پارک چانیول سبک لباس پوشیدنش رو تغییر بده. هزار بار بهش گفته بود سرما میخوره اما همسر لجبازش اصلا گوش نمیداد.

+ نخود کوچولوی من چرا گریه میکنه؟ پوشکش رو باید عوض کنیم؟

خیره به مرد بزرگتر که داشت موهای پسرکشون رو نوازش میکرد، سرشو به نشونه "نه" تکون داد. هیچ بوی بدی از هیوک حس نکرده بود.

_ فکر کنم شیر میخواد.

+ موافقم...

_ تو چرا بیدار شدی؟ امشب دیر از سرکار برگشتی، باید بیشتر بخوابی چانیول. تا چند ساعت دیگه آسمون روشن میشه، نیاز به استراحت بیشتری داری.

The Baby Deal "persian ver" [Complete]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora