_ما به هم زدیم.
_چی گفتیییی؟!
کِیت ناگهانی گفت و قبل اینکه چند ثانیه بگذره،هوسوک که انگار اصلا انتظارش رو نداشت فریاد زد.
اصلا فکر نمیکرد این یکی هم به هم بخوره.
کِیت دوست پسر های زیادی تا الان داشت و حتی یه زمانی با چند تاشون همزمان قرار میزاشت.
ولی هیچکدومشون بیشتر از دو سه ماه و یا حتی چند هفته دووم نیاورده بودند ولی این یکی حتی تا مرزِ نامزد هم پیش رفته بود.
چطور ممکن بود به هم بخوره؟
_خب به هم زدیم دیگه..این چند وقت واقعا خوب نبودم.
ناگهان طوری به نظر اومد که اون شادی و انرژی همیشگی از بین رفته و هاله ای از غم احاطه اش کرده.
کِیت هیچوقت از به هم خوردن قرار ها انقد ناراحت نمیشد و میگفت: چیزی که زیاده پسره.
ولی انگار از این یکی خیلی ضربه خورده بود.
_چطور تونستی بهم چیزی نگی؟
هوسوک که دوباره شستن ظرف ها رو شروع کرده بود پرسید و کِیت شونه بالا انداخت.
_اگه چیزی هم میگفتم عوض نمیشد..به هم برنمیگشتیم.
_چیشد که اصلا به هم زدین؟ایندفعه جیمین پرسید و لحظه ای چک کرد جونگکوک خوابه یا بیدار.
انگار خوابش برده بود.
_مرتیکه..یهو از اون رو به اون رو شد،انگار تازه منو دیده و باهام آشنا شده بود،هی شک میکرد و فکر میکرد من همون خرابی ام که قبل اون بودم، به لباس پوشیدنم گیر میداد،از تتو هام خوشش نمیومد میگفت آرایشت خیلی غلیظه و ازم خواست سیگار رو ترک کنم. با خودش چی فکر کرده بود؟ من بخاطرش سیگار رو ترک نمیکردم.
تند تند و بدون مکث شرایط رو شرح داد و در آخر به کاناپه تکیه داد و دستش رو روی پیشونیش گذاشت.
اون حاضر نبود بخاطر یه نامزدِ کوفتی سیگارش رو ترک کنه و هیونوو از وقتی باهاش آشنا شده بود میدونست سیگار میکشه.
این باعث شد جیمین فکر کنه کِیت و هوسوک با وجود نقاط مشترک زیادشون..باز هم یه تفاوت اساسی دارند.
هوسوک قبول کرده بود سیگار و الکل رو ترک کنه..ولی کِیت بخاطر یک تکه کاغذ یک پیوند رو از بین برده بود.
_همش من مسیحیم و مذهبیم و پدر و مادرم خوششون نمیاد اینطوری میگردی راه انداخته بود..میمونِ بیشعور،چقدر تحمل داشتم مگه؟ بی عرضه.
درحالی که سعی میکرد اشکِ توی چشم هاشو کنترل کنه غر زد و در آخر موفق نبود و ناخون های مانیکور شده اش رو زیر پلک هاش کشید.
YOU ARE READING
𝑶𝒖𝒓 𝒋𝒖𝒏𝒈𝒌𝒐𝒐𝒌𝒊
Fanfictionپوزخند زد و همزمان با حلقه کردنِ دست هاش..؛ دورِ کمرِ نحیفِ پسر با ابرو های بالا رفته رو به مرد مقابل پاسخ داد: _متاسفم...بهتره فاصلتونو حفظ کنین..اون جونگکوکه و برای افرادِ متفرقه غیرِقابلِ لمسه! کاپل: هوپمین،تهکوک،کوکمین (برومنس) ژانر: اجتماعی...