looking for love..............💛..........
+میشه بریم؟
زین آهی کشید و به پسر خوابیده روی تخت که از ساعتی پیش حال نزار تری پیدا کرده بود، نگاه کرد.
-نه قربونت برم. این سرم هم که تموم شه دو تا دیگه داری. کلیم آمپول نوشتن برات. دیدی که دکتر گفت چقدر حالت بده. تا صبح باید بمونی همینجا.
لیام ملتمس گفت
+خواهش میکنم. اینجا حالمو بدتر میکنه.
-اینجا ازت مراقبت میکنن لیام.
+اونجا بریم هم تو مراقبمی.
-من دکتر نیستم.
+راجر میتونه کمکت کنه. لطفاً.
زین پوفی کشید و چنگی به موهاش زد. سرانگشتاش رو روی ساعد دست لیام که انژوکت روش به وسیلهی چند چسب محکم شده بود کشید و زمزمه کرد.
-رفتنمون از اینجا احمقانه است.
لیام که واقعا توان صحبت کردن هم نداشت با تن صدای آرومی گفت
+فرق اینجا با اونجا چیه؟ فقط اینجا من راحت نیستم. سرممو راجر میزنه... بریم زین.. حس بدی دارم. خواهش میکنم..
فشار بدی رو روی ذهن خستهاش حس میکرد و درد های مختلفی که میکشید روی احساساتش اثر مستقیمی داشتن و باعث شدن به سادگی برای بار چندم تو اون شب گریهاش بگیره و جلوی مردش بشکنه.
زین با عجز خم شد و همونطور که اشکای جون گرفتهی لیام رو از روی گونهاش پاک میکرد چند بوسه به نقاط مختلف صورتش زد و با حرص گفت
-بسه لیام. انقدر گریه نکن داری منو میکشی امشب! چرا لج میکنی آخه بامبو؟ اینجا برات بهتر از هر جاییه الان.
لیام بی اینکه تلاشی برای بند آوردن اشکاش بکنه بینیش رو بالا کشید و ضعیف گفت
+زینی..
زین که حس میکرد قلبش رو امشب برای بار هزارم از دست داده نفس عمیقی کشید تا به خودش مسلط شده و بعد به چشمای گریون پسرش زل زد.
-جانم؟
لیام بی اینکه حواسش باشه لبش رو جلو داد و قطعا با اون چهره نیازی به فشار بیشتری برای تحت تاثیر گذاشتن زین نبود اما لیام سرش رو هم روی شونه اش کج کرد و با مظلومیتی که میتونست زین رو وادار به ارتکاب قتل هم بکنه گفت
+بریم از اینجا... من تو بغل تو خوب میشم. قول میدم.
زین لب گزید و با کلافگی از روی تخت بیمارستان بلند شد. نگاهی به وضعیت لیام انداخت. سرمش رو به اتمام بود و کیسهای پر از دارو و مواد تزریقی روی میز کنار تختش قرار داشت. اگه وضعیت لیام خوب پیش میرفت هم باید تا صبح یا ظهر فردا همونجا میموندن و الان اواسط شب بود.
YOU ARE READING
My weakness {Z.M}
Fanfiction-کاش میشد ازت بگذرم! +نمیتونی...نمیتونم! -چرا؟ +چون ما نقطه ضعف همیم! . . . ....ولی تو نقطه قوت منم هستی! Ziam💛❤