°42

194 39 128
                                    

سلاملکمممممم...
حالتون چطورههه؟؟؟😍

قبل اینکه بریم سراغ پارت اول این عکس رو ببینید😌

هری تو پارت قبل وقتی لویی کیتن شد:

هری تو پارت قبل وقتی لویی کیتن شد:

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

😂😍💚😍😂

خب کاورم که...
کار دست لیتل فریکه...
هنر میچیکه اصلاااا...🤌🏻🤌🏻
خیلی زحمت میکشه واقعا کارو تمیز درمیاره...🥲❤️

صابوناتون آمادست؟؟؟🤝🏻🧼

بی معطلییییی...

بریم برای شروع:😎

__________________________________

هری بعد از مرتب کردن آشپزخونه با ذوق و اشتیاقی که خودشم نمیتونست درکش کنه از پله ها بالا اومد و با بی صبری دستشو روی دستگیره در گذاشت و اونو تو یه حرکت باز کرد.

واقعیت این بود که بعد از شنیدن صدای "میو" لویی، هری چیزی به جز یه کیتن که رو تخت منتظرش باشه رو نمیتونست تصور کنه!

فااااااک...
تصور لویی با تل گوشای گربه‌ای در حالی که چشماشو درشت میکنه و لباشو گرد کرده و دستاشو لیس میزنه!!!...

این لویی اونقدر برای هری فوق العاده بود که هری میتونست حس کنه با تصورشم اون پایین داره یه اتفاقایی میفته!!...

اما با باز کردن در اتاق وقتی لویی رو روی تختشون ندید اخماشو تو هم کشید و نگاهشو تو اطراف اتاق چرخوند.

پس اون کیتن کجا بود؟؟؟

ناامید از اینکه لویی رو تو تخت ندیده بود برگشت و خواست از اتاق خارج شه و بیرون دنبالش بگرده که با کوبیده شدن لبای لویی روی لبای خودش سرجاش خشکش زد و متوقف شد.

...🔞...


لویی دستاشو دور گردن هری حلقه کرد و حریصانه لب‌هاش رو توی دهنش کشید و همین باعث شد هری به خودش بیاد و دستاشو دور کمر لویی بپیچه و اونو به خودش نزدیک‌تر کنه و تو بوسه همراهیش کنه.

Ready to Run? [L.S] [Z.M]Where stories live. Discover now