______________________________________
قرن پانزدهم/ سال 1410
(ریون)
ساعت 5:00 صبح روز پنج شنبه ست
امروز بر عکس همیشه کلاه و لباس رسمیم رو بر تن ندارم،
لوپن میگه وقتی همه خدمه ها خوابن لازم نیست خودم رو مرد جا بزنم، اما برای احتیاط، همیشه لازم دونستم ماسک جمجمه ام رو بزنم،حتی وقتی که خوابم!در واقع ماسک جمجمه هدیه پدرم تو تولد 7 سالگیمه.
اون همیشه میگفت دلش میخواد آرزوم برای اینکه ناخدای دزدای دریایی باشم دنبال کنم به خاطره همین اون این ماسک رو بهم هدیه دادالبته فقط دلیلش این نبود
توی نظام فرانسه، زنان به عنوان شهروندان درجه دوم در نظر گرفته میشن،اونها حقوق و آزادی کمتری نسبت به مردا دارند ،به خاطره همین پوشیدن ماسک جمجمه برای من ضروریه، چون هیچ کس نباید هویت اصلیم رو کشف کنه.
جز لوپن برادر کوچیکم، و کای چون من فقط به اونا اعتماد دارم.قرار نیست ماجراجویی من با اسم ریون باردو
شروع بشه اما قراره با ریون باردو به پایان برسه.میپرسید چطور؟
چون من قراره گنج 'بَیسِر پَپِیون' رو به دست بیارم.گنجی که پدرم طول عمر دنبالش بود اما به دلیل بیماریش نتونست راهش رو ادامه بده.در عوض من راهشو ادامه میدم، من ریون باردو به عنوان اولین زن با کمک برادرم و خدمه ها گنج رو از طریق نقشه ای که از پدرم به من ارث رسیده پیدا میکنیم و میذاریم اسم
'اِوِرلاِستِیْنْگز' تو کل اقاینوس بدرخشه!(یک روز پیش)
ساعت:9:15"ریووووووووونننننن!!!"
با فریاد لوپن ، وحشتزده از خواب بیدار میشم و سرم رو طوری که به جایی خورده باشه به دو طرف میچرخونم و میگم:
"چیشده؟!! چیشده؟!! کی زندست؟!!"
دست به سینه بالا سرم می ایسته و بعد از اینکه چند دقیقه به حالت طبیعی خودم برمیگردم میگه:
YOU ARE READING
𝖫𝖾 𝖡𝖺𝗂𝗌𝖾𝗋 𝖯𝖺𝗉𝗂𝗅𝗅𝗈𝗇🦋⊰ ˖ ݁ -𝒱𝒾ℴ𝓁ℯ𝓉
Historical Fictionریون برای ادامه دادن مسیر پدرش به عنوان یه دزد دریایی مجبوره هویت اصلیش رو پنهون کنه، اون به همراه خدمه هاش سفر طولانی رو در پیش دارند اما یک شب اتفاقی میفته که..... _______________________________________ 𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄:تاریخی-ماجراجویی 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄:او...