_THIS IS MY WORLD'S_

172 36 0
                                    


بدون اعلام اون نگهبان های به درد نخور هم می‌شد حضور اون ها رو تشخیص داد
نشونه های خودشون رو همه جای خونه گذاشته بودن
از سر تا پای اونجا ، اون ها حتی یک قسمت رو دست نخورده نذاشته بودن
با خنده به کل خونه یک نگاهی کردم
کانسیلر، رژ، رژ گونه ،ریمل و انواع و اقسام لوازم آرایش مد و جدید
قطعا اون میز اشپزخونه رو جنلیسا تسخیر کردن ، با بدبختی بهش نگاه کردم

اون میز اگر رنگ گرفته باشه یا چیزی رو بهش زده  باشن
قطعا تا فردا باید تمومش رو با دست پاک کنم
کاندوم های روی سطل اشغال ؛ کایسو قطعا امروزم از دست ندادن
لعنتی چطور میتونن توی هر موقعیتی این کار رو بکنن؟
من مطمئنم سکسشون توی یک دوربینی ضبط شده از شدت بیخیالیشون ، بعید نیست پورنشون بیرون بیاد
برعکس این دو تا سهون اصلا سکسی و هات پیش نرفته ، برعکس قیافش و ابهتش ، روز و شب در حال خرید عروسک های جیگولی و مگولی برای لوهانه
در رو بستم و داخل رفتم و هنوز اولین قدمم رو برنداشه بودم که یه شیشه رفت توی پام ، دردش اینقدر غیر قابل تحمل نیست
اروم خم شدم و از توی پاهام درش آوردم ، معلومه کار هیونلیکسه

رفتم طرف میز تا اوج فاجعه لوازم آرایش جنلیسا رو دریابم که با کیمچی
و عسل رو به رو شدم ..بوی گندش کل اونجا رو برداشته بود
با بدبختی به رو به روم نگاه کردم ..و خوشبختانه ، حداقل یه مورد خوب اونجا وجود داشت
پرونده و جزوه و کتاب روی میز پذیرایی ..کریسهو اینجان  پس حتما همه‌ رو تا جای ممکن کنترل کردن

وسایل شکسته ، اون مایع چسبون روی کابینت که الان متوجه شدم
و بوی گند کیمچی و عسل
همه ی این ها دست توی دست هم داده بودن تا این وضع رو درست کنن
رسما همه جا به گند کشیده شده بود
دلم میخواست همه رو ردیف و به صف کنم و توی صورت همشون مشت بزنم ولی لعنتی ...در برابر اون ها رسما بی دفاعم
اگر بخوامم نمیتونم حتی نک انگشتم رو بهشون بزنم ...اون ها دارایی منن
وارد پذیرایی اصلی شدم و طبق معمول
لیسا خم شده بود و جنی با اخم بهش خیره بود و اون بدون توجه به صورت جفتش داشت یکم از هر چیزی که توی دستشه رو به صورت جنی میزد
بالاخره جیغش دراومد
: خانم لالیسا مانوبان ....هر میکاپی که تو می‌زنی به صورت من نمیاد
صورت من با تو خیلی فرق داره شبیه دلقک ها میشم

لیسا که قلق جنی دستش بود
با صدای بلندتری داد زد
: خانم محترممممم ..شما اگر جذابیتتون خیره کننده نبود تا الان شما رو توی خانه سالمندان حبس میکردن
لطفا یکم سکوت رو رعایت کنید و خفه شید و کمتر شبیه پیرزن ها رفتار کنید

انگار قرار نبود این بحث الان تموم بشه
هنوز داشتن سر هم جیغ میکشیدن
: به خاطر تو حتما هم جذابیتم رو از دست میدم هم پوستم رو
آخرش هم به خاطر مریضی پوستی میمیرم یا سکته قلبی

A LOVE BTWEEN POWER |CHANBEK|Onde histórias criam vida. Descubra agora