Part 4 : جنون همراه با معرکه

502 80 10
                                    

اهنگ پیشنهادی : Hijo de la Luna _Mecano * نویسنده این اهنگُ خیلی دوست داره (╥﹏╥)

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

اهنگ پیشنهادی : Hijo de la Luna _
Mecano
* نویسنده این اهنگُ خیلی دوست داره (╥﹏╥)
............................................

بعضی چیزها ،شیرینیِ زندگی را تلخ می‌کند.
گاهی تلخی اش ، زندگی را از مرگ می‌خرد .
گاهی سقوط شروع تلخی هاست .
گاهی سقوط معنیِ شروع هاست .
گاهی هم سقوط فقط سقوط است .
چه بسا بهتره از این تلخی ، شیرینی و سقوط ها  بهترین بهره را برد ، چرا که زندگی همیشه دشوار بوده .

   
     از روزنامه های موریانه زده ی ذهنم در آینده ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

سر میز شام همه چیز عادی بود ، البته که جونگکوک اینطور فکر نمی‌کرد.
سناتور کیم به درخواست آلفای تاجر برای صرف شام به عمارت اونا اومده بود و دقیقا کنار جونگکوک نشسته بود مثل یک همسر نمونه برای جونگکوک از طعام های مختلف میزاشت ... و این جونگکوک بود که پروانه های جوگیر دلش به شعله کشیده میشدن .
اینجوری که آلفا خودش شخصا غذا رو براش سرو می‌کرد واقعا دوست‌داشتنی بود .
خانواده اش متعجب بودن به روی خودشون نمی‌آوردن.
  اما بحث چیز دیگه ای بود .
چیزی مثل پیچک های پوسیده ی افکار و ترس برای پدری که صدر میز نشسته بود .

ولی کی اهمیت میداد ؟ وقتی امگای جوان خانواده‌اش انقدر زیبا لبخند رو لب هاش داشت و شوق و ذوق درونی اون باعث می‌شد،  آلفای پیر هم همه‌چیز از جمله واهمه های جدیدش به آرشیو ذهنش برود .

امگای موفندقی سرشُ بالا گرفت و به مکالمه افراد دور میز گوش سپرد

جو‌آری با آب تاب از همسر آینده اش تعریف میکرد که چنان هم برای امگا اهمیتی نداشت ! چرا باید به اون آلفای دو دره باز و هوس باز اعتماد کنه؟؟
ولی میون صحبت های خواهرش حرفی از سناتور کیم شنید پس گوش هاشُ تیز کرد :

[ بعدش هاینریش برای اینکه اون کار وفادارانه رو انجام داد ، قابل تحسین اعلیحضرت واقع شد همینطور قابل توجه سناتور کیم !!!
به قصرسناتور کیم دعوت شد و سناتور واقعا محترم و خیلی سنگین رفتار می‌کرد!  هاینریش واقعا از سردیِ چشم های سناتور حتی نمیتونست سرشُ بگیره بالا من میدونم ولی خودش میگفت تو چشماش نگاه کردم ! آخه کی جسارت اینو داره که تو چشم های شما خیره بشه و متاسفم بابتش سناتور اون منظوری نداره  ...]

RED TYPEWRITER Where stories live. Discover now