RED TYPEWRITER

Part 5 : نقاب سرخ مرگ

موزیک پیشنهادی : Unfair The Neighbourhood

..............................

در بعضی موارد برای گیر انداختن یه ساده لوح و یا یه احمق باید احمقانه رفتار کنی .
بعضی اوقات باید به قدری قدرتمند جلوه کنی که کسی متوجه نشه تو یه خدمتکار ساده ای !
خدمتکاری که کهکشان تاریکی می‌سازد ، می‌تواند ترسناک باشد .
دنیایی خلق کنید که دیگران متوجه رفتار بعدیِ شما نشوند .
به اصطلاح فضایی پیش بینی ناپذیر خلق کنید .
مانند خدایی که چیزی برای از دست دادن ندارد ، رفتار کنید که در پایان کارت ملکه را رو می‌کند.
سعی کنید در صفحه شطرنج به هیچ مهره ای رحم نکنید، طوری وزیر و سرباز را به جون هم بیاندازید، انگار که شاه جز ، تماشاگر ، هیچی نیست.

Senator Kim  ...

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

روزها پشت سر هم مثل قطارها می‌گذشت
و همه ی تاریکی ها پشت لبخند ها و نیرنگ ها پنهان شده بود ،

در پس همه ی این ابرک های جادویی ، جونگکوکی وجود داشت که احساس دلباخته بودن می‌کرد.
انگار که قلبش رو در مزایده به فروش گذاشته باشن
و سناتور کیم اون رو به قیمت بالایی خریداری کرده باشه .
در حقیقت جونگکوک جادو شده بود ، اونم توسط کیم تهیونگ!

ولی برای مو فندقی اصلا اهمیتی نداشت !
اون عاشق پیشکش های تهیونگ شده بود ، رفتارهایی که باعث می‌شد سرخ بشه ...
اون کادو هایی که بهش میداد ، باعث می‌شد یه چیزی تو وجودش که خواب بود بیدار بشه .
اکثرا یا کفش پاشنه بلند بود یا زنجیر های طلایی که برای مزیّن شدن ران پا استفاده می‌شد یا برای مچ پا .
هیچوقت بهش یه گردنبند نداده بود ! این باعث تعجب امگای موفندقی می‌شد.!
حقیقتا باید به جونگکوک برمی‌خورد!
هر کسی این کادو ها رو میفرستاد ، بی بروُ برگشت جونگکوک حکم صادر میکرد که اعدام بشه .
اما تهیونگ هر کسی نبود !
اون خریدار قلب جونگکوک بود .
پس باید یه تخفیفی براش زده میشد ، نه؟ البته ...

امروز از اون روز های شلوغ و پر مشغله بود ،
یه میهمانی بالماسکه همراه رقص و نوشیدنی ...

هدف اصلی این مهمانی، شناخته نشدن افراد شرکت‌کننده و پنهان کردن هویت شخص در پشت یک لباس مجلل و ماسک صورت بود .
و جونگکوک همیشه عاشق جشن نقاب داران بود و خصوصا رقص آتش اون میهمانی !
یه رقص که فرمانده ها و بزرگانی مانند شاه و شاهزادگان به دور آتش می‌رقصد و به عشقی که در قلبشون جوانه زده سوگند یاد میکنن !