part23 : جایگاهی برای گریه‌

244 31 4
                                    

هیچ تپش قلبی در اول رابطه تضمین کننده عشق نیست --------در اندوه جهان سنگین می شود و زمان کند می گذرد اما درنهایت گذر  می کند درسالگردها و ماه های مشخصی که در آن اتفاق های تلخی رخ داه ما اندوه واضطراب را دوباره تجربه خواهیم کرد چون بدن به صورت ناهش...

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

هیچ تپش قلبی در اول رابطه تضمین کننده عشق نیست --------
در اندوه جهان سنگین می شود و زمان کند می گذرد اما درنهایت گذر می کند درسالگردها و ماه های مشخصی که در آن اتفاق های تلخی رخ داه ما اندوه واضطراب را دوباره تجربه خواهیم کرد چون بدن به صورت ناهشیار نزدیک شدن تداعی زمان خاصی را متوجه می شود،نزدیک شدن به سالروزی تلخ. به همین علت در نزدیک شدن به سالگرد های تلخ از حضور اندوه ناامید نشوید.

**********منسجم کل ***********

.
.
.
.
.

با حس خنکی لذت بخش ، چرخی تو تخت زد و به سختی چشم هاشُ باز کرد .

به سمت حمام رفت و آب گرم رو باز کرد به سرعت بخار کل محوطه رو در برگرفت .
زیر دوش ایستاد و یاد سناتور افتاد ، اروم نوک انگشتشُ از سرشونه هاش تا پایین نافش و بعد لب هاش ،. روی شیشه‌ی بخار گرفته حمام؛ قلب شکسته ای کشید و وسط تکه های شکسته قلب اسم سناتور رو نوشت

لب هاشُ روی قلب گذاشت و چشم هاشُ بست تا آروم شه ..
سروصداها باعث شد امگا به خودش بیاد و بعد از انجام روتین صبحگاهیش بدون حضور ندیمه و ایلوان
به سمت سالن پذیرایی سلطنتی خونشون رفت .

امگا یه شلوارک بگ مشکی همراه با یه تاپ چری رنگ پوشیده بود و موهای کمی بلند شده شُ با اسکرانچیِ ساتن بالا سرش جمع کرده بود تا گرمش نشه .
پوست صدفیش‌ براق دیده می‌شد و اون صحنه هر کسی رو مجبور به پرستیدن می‌کرد.

لونای خونه تنها کسی بود که انگار اونجا بود .
درحالی که روی کاناپه زرشکی نشسته ، پا روی پا انداخته و از چای سبز لجنیش لذت می‌برد .
امگای جوان سرش رو بار دیگه چرخوند ، اطراف رو رصد کرد و با ندیدن اعضای شلوغ خونه متعجب، کنار مادرش رفت .

همسر پدرش زن بسیار مهربان و ستایشگر ، سارا
با دوتا فرزند امگا سیلیسیا و لیدیا هنوزم زیبایی های خودش رو داشت و هیچوقت با سه فرزند خوانده ‌ش
هیچگونه بدرفتاری نکرد و با نهایت یکتایی با اونها رفتار میکرد .

با از دست دادن همسرش با آلفا جئون ازدواج میکنه با وجود اینکه دو تا فرزند امگا داره که بیشتر اوقات سیلیسیا و لیدیا در پایتخت دوره های منتخبی میبینن،
اون همیشه کنار شوهرش ، روزانه هاشُ میگذرونه .

RED TYPEWRITER Where stories live. Discover now