• پارت چهل و پنجم •
#healingpain
🔞🔞🔞
قبل از اینکه در اتاق رو پشت سرش ببنده ، به پلاستیک مشکی ای که با خودش اورده بود اشاره کرد و رو به چان گفت
_ تو اون وسیله های مورد نیازتونو گذاشتم ... فعلا پیشش بمون تا یکم به خودش بیاد .
چان بی توجه سر تکون داد و کای از اتاق خارج شد .
از پله ها پایین رفت و تو سالن اصلی ، سهون رو دید که روی یکی از کاناپه ها نشسته و سرشو تو دستاش گرفته بود ...
جعبه کمک های اولیه رو از توی یکی از کمد ها برداشت و نفس عمیقی کشید ... بعد از چند لحظه مکث به سمتش رفت ...سهون با دیدن پاهای کسی که رو به روش ایستاده بود سرشو با اخم بالا اورد و گفت
_ چیه ؟ چی میخوای ؟
کای بدون اینکه چهرش از لحن پرخاشگرانه سهون در هم بره ، کنارش نشست و گفت
+ هیچی ... اومدم یه نگاه به صورتت بندازم ...
سهون همونطور که سعی میکرد با کای چشم تو چشم نشه گفت
_ لازم نیست ... خودش خوب میشه ...
کای همونطور که پنبه ای رو اغشته به الکل میکرد گفت
+ وای چه پسر سرسختی ...
پنبه رو به کنار لب سهون زد و باعث شد سهون بلافاصله از جا بپره و دستشو پس بزنه ...
سهون تقریبا با صدای بلندی گفت_ دستای کثیفتو به من نزن ...
کای هم متقابلا بلند شد و جلوش ایستاد با لحنی که سعی میکرد اروم نگهش داره گفت
+ من فقط میخوام بهت کمک کنم .
سهون با خشم غرید
_ حتی اگه تو بدترین وضعم باشم دوست ندارم از تو یکی کمک بگیرم ...
کای دستاشو به نشونه تسلیم بالا برد و با لحن آروم تری گفت
+ باشه ... باشه ... نمیخوام اذیتت کنم ... بیا فقط بریم اتاقتو بهت نشون بدم ...
سهون با همون حال اشفته گفت
_ من قرار نیست اینجا بمونم ...
کای که دیگه کاسهی صبرش لبریز شده بود ، انگشتشو به حالت تهدید امیزی جلو صورت سهون گرفت و با بدبخلقی گفت
+ خیلی ساده بهت میگم سهون ... تا جایی که این قضیه تموم شه پای همه شماها این وسط گیره ... دشمنی پدر من و جی هون برمیگرده به خیلی سال پیش ... از هر فرصتی استفاده میکنه که منو زمین بزنه ... جدای از اون ...
کای کمی به سهون نزدیک شد و ادامه داد
+ الان پای بکهیونم وسطه ... حتی اگه تا الانم نمیخواستم جی هون رو نابود کنم ، برای کارایی که با بک کرده باید از بین ببرمش ... پس تا اون موقع که این اتفاق میفته همینجا میمونی و گلایه اضافی نمیکنی چون هممون به قدر کافی مشکلات داریم ...
YOU ARE READING
Healing Pain
Fanfiction{ complete } ✅ Couples : CHANBAEK • MINSUNG • SEKAI Genre : Mafia , romance , drama , smut , angst , چه احساسی داری اگه بعد چند سال کسی رو ببینی که بیشترین ضربه رو بهت زده ... کسی که با تموم وجود عاشقش بودی ولی اون با بیرحمی تنهات گذاشت ... این چ...